مجموعهی تلویزیونی پائولو سورنتینو در جشنواره ونیز
مجموعهی تلویزیونی کنجکاویبرانگیز و بهشدت نویدبخش پائولو سورنتینو با عنوان پاپ جوان با بازی جود لا در نقش پاپ پیوس سیزدهم که یک آمریکایی سیگاری محافظهکار است، اولین نمایش جهانیاش را در جشنواره فیلم ونیز آینده تجربه خواهد کرد و دو قسمت اول آن در سوم سپتامبر روی پرده خواهد رفت. این مجموعه اولین اثر تلویزیونی در کارنامهی سورنتینو است که پیش از این به خاطر درام متفاوت زیبایی عظیم برندهی اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شده است. از دیگر بازیگران مشهور این مجموعه میتوان به جیمز کرامول، سیلویو اورلاندو و اسکات شپرد اشاره کرد. با اینکه نام سورنتینو با حضور در دورههای اخیر جشنواره فیلم کن به یاد میآید، اما نباید فراموش کرد که اولین فیلم او One Man Up (2001) در ونیز به نمایش درآمد. او در این خصوص در بیانیهاش گفته است: «برای من باعث افتخار است که به ونیز برمیگردم. من با اولین فیلمم در این رویداد حاضر شده بودم و حالا اولین مجموعهی تلویزیونیام نیز در این جشنواره روی پرده میرود.» او در ادامهی صحبتهایش افزود: «از آنجایی که به تصادف باور ندارم، ترجیح میدهم این طور فکر کنم که امروز هم مثل گذشته، این جشنواره دست به انتخابی جسورانه زده است. پانزده سال پیش، این روحیه بهواسطهی انتخاب فیلم اول یک فیلمساز جوان خودش را نشان داد و حالا از طریق دیدگاه روشنفکرانه و بیتعصب به تلویزیون و آثارش دوباره به اثبات رسیده است.» هفتادوسومین دورهی جشنواره ونیز از 31 اوت تا 10 سپتامبر برگزار خواهد شد.
شکست غیرمنتظرهی «دیو نئونی»
جدیدترین فیلم نیکلاس ویندینگ رفن با عنوان دیو نئونی بهتازگی به صورت محدود روانهی نمایش عمومی شده است اما این تریلر - که مثل همهی فیلمهای خالقش، از جمله رانندگی (2011) و فقط خدا میبخشد (2013)، از نظر بصری اثری حیرتانگیز و چشمرباست - در اولین آخرهفتهی اکرانش به فروشی بهمراتب پایینتر از آنچه انتظارش میرفت دست یافت. این فیلم با نمایش در 783 سالن در سینماهای آمریکای شمالی به فروش کلی حدود 589 هزار دلار دست یافت که اگر میانگین فروش در هر سالن را حساب کنیم به رقم دور از انتظار 752 دلار برای هر پرده میرسیم که با توجه به آمار و ارقام صنعت فیلمسازی یک شکست همهجانبه است. دیو نئونی در فروش جهانی هم به رقمی کمی بالاتر از یک میلیون و سیصد هزار دلار رسیده است. در پی این اتفاق، الکس راس پری فیلمساز، مقالهای با عنوان «چهطور شکست دیو نئونی معضل اساسی سینمای مستقل را آشکار میکند» نوشته است و در آن ایدههایش درباره این «شاهکار» ویندینگ رفن را بیان کرده و از شیوهی پخش فیلم به عنوان عامل اصلی شکست آن نام برده است. این تریلر یک ماه پس از اولین نمایش جهانیاش در جشنواره فیلم کن با تبلیغات گسترده روی پرده رفت ولی نتوانست به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند. پری در ادامهی مطلبش چنین نوشته است: «فیلم در هفتهی دوم نمایشش از مرز فروش یک میلیون دلار گذشت، اما 598 سالنش را از دست داده بود. خود من در هفتهی اول، دو گزینه برای تماشای فیلم در بروکلین و سینماهای نزدیکم داشتم که هر کدام روزی چهار یا پنج بار فیلم را نمایش میدادند. اما در هفتهی دوم فقط یک گزینه برایم باقی ماند که آن سالن هم فیلم را در یک سانس، آخرین سانس روز، پخش میکند.» پری در ادامه تعداد بالای سالنهای نمایش فیلم در هفتهی اول اکران را یکی از دلایل ناکامی آن دانسته است و شرایط فیلم را با اکران جادهی مالهالند اثر درخشان دیوید لینچ مقایسه کرده است که با نمایش در 250 سالن در مدت زمانی قابلقبول (از اکتبر 2001 تا مه 2002) به فروش کلی بیش از هفت میلیون دلار دست یافت.
جذابیتهای «زندگی مخفی حیوانات خانگی»
انیمیشن زندگی مخفی حیوانات خانگی محصول ایلومینیشن/ یونیورسال با فروش تقریبی 95 میلیون دلار در اولین آخرهفتهی اکرانش در صدر جدول فروش قرار گرفت. این فیلم در اولین روز نمایشش با اکران در 4329 سالن به فروش افتتاحیهای نزدیک به 38 میلیون دلار دست یافت. با این حساب، یافتن دوری در هفتهی چهارم نمایشش بالأخره به جایگاه دوم رفت و با فروشی هجده میلیونی به فروش کل 415 میلیون دلار رسید. فیلم کمپانی فاکس با نام مایک و دیو تاریخ عروسی میخواهند هم با نمایش در 2982 سالن و فروشی شانزده میلیونی در جایگاه سوم جدول قرار گرفت. افسانهی تارزان برادران وارنر با فروش پانزده میلیون دلاری در هفتهی دوم به جایگاه چهارم سقوط کرد و غول دوستداشتنی بزرگ و پاکسازی: سال انتخاب هم با فروشی حدود ده میلیون دلار برای تصاحب جایگاه پنجم جدول فروش با هم در نبرد هستند.
ویدئومقالهای درباره «فارگو» و «لبوفسکی بزرگ»
فیلمسازی با نام کامرون بیل بهتازگی سومین بخش از مجموعهی کارگردانانش را با تمرکز بر فیلمهای برادران کوئن پخش کرده است. این مستند 25دقیقهای که در واقع یک ویدئومقاله است به فیلمهای کلاسیک فارگو و لبوفسکی بزرگ میپردازد. بیل با استفاده از کلیپهایی از این فیلمها، درباره تأثیرپذیری کوئنها و همچنین اثر فرهنگیشان صحبت کرده است. فارگو در سال 1996 با بازی فرانسیس مکدورمند در نقشی برندهی اسکار، اولین فیلمی بود که موفقیت در سینمای جریان اصلی را برای کوئنها به ارمغان آورد. فیلم جوایز متعددی را برنده شد و حالا به عنوان یکی از بهترین فیلمهای دههی 1990 شناخته میشود. در سالهای اخیر هم سریال موفقی بر اساس این فیلم تهیه شده است. برادران کوئنها در پی موفقیت فارگو، نویسندگی و کارگردانی لبوفسکی بزرگ را انجام دادند که در نهایت با نقدهای مثبت و منفی، و فروشی تقریباً ناامیدکننده روبهرو شد. با این وجود، فیلم پس از چند سال به یک پدیدهی فرهنگی بدل شد و به همراه فارگو به آرشیو کتابخانهی کنگرهی ایالات متحده راه پیدا کرد. سایت «پلیلیست» هم این ویدئو را به اشتراک گذاشته و علاقهمندان را به بحث و گفتوگو درباره آن دعوت کرده است.
انستیتو ساندنس و کارگاه فیلمنامهنویسی مدیترانه
انستیتو ساندنس با همکاری یک کمپانی فیلمسازی یونانی، کارگاه فیلمنامهنویسان مدیترانه را برگزار کرد. این رویداد با هدف کشف استعدادهای تازهی فیلمسازی در کشورهای یونان، اسپانیا، ایتالیا، پرتغال و قبرس از بیستوهفتم تا سیام ماه ژوئن برپا شد. در این کارگاه چهار روزه، یازده فیلمساز فرصت کار روی فیلمنامههایشان را با حضور مشاوران حرفهای به دست آوردند. فیلمساز یونانی آتینا راخل تسانگاری به عنوان مشاور هنری و فیلمسازان مطرح، ارین کرسیدا ویلسن، بیل ویلر و ریتش بترا به عنوان دیگر مشاوران این رویداد، شرکتکنندگان را همراهی و راهنمایی کردند.
[منابع: ورایتی، ایندیوایر، گاردین، اسکریندیلی، پلیلیست]