چرا بین دو بازار بزرگ قارهی آسیا همکاری سینمایی وجود ندارد؟ دو صنعت سینمای ژاپن و چین از بزرگترین بازارها و صنعتهای سینمایی قاره به شمار میروند، اما با وجود آن که تا امروز صحبتهای زیادی برای همکاریهای سینمایی و تولید فیلمهای مشترک بین دو طرف صورت گرفته است، به نظر میرسد این همکاری هنوز شروع نشده، به پایان و بنبست رسیده است. پرسش تحلیلگران سینما، تهیهکنندگان، مدیران تولید سرشناس و خلاصه همهی دستاندرکاران سینما خیلی ساده است و همه کنجکاو این موضوع هستند که به چه دلایلی هنوز این دو کشور در عرصهی سینما نتوانستهاند به یک همکاری منظم و فعال دست پیدا کنند؟
جفری چان از «بونافیلم گروپ» چین با یادآوری درام حماسی و تاریخی نبرد فرماندهان در سال 2006، از آن به عنوان یکی از معدود تولیدهای مشترک چین و ژاپن اسم میبرد (البته کره شمالی هم در تولید این فیلم همکاری داشت). هوانگ جیانژین کارگردان و تهیهکنندهی چینی و ساتورو ایسکی تهیهکنندهی ژاپنی هم در رابطه با کمبود تولیدهای مشترک چندان جواب روشنی ندارند. به گفتهی چان «از سال 2006 به بعد، ما هیچ همکاری سینمایی دیگری را در چنین سطح بالایی نداشتیم. پس از نمایش عمومی این درام تاریخی تلاش کردم سرمایهی لازم برای تولید فیلمهای دیگر را فراهم کنم و همچنین یک بنیاد فیلم مشترک بین سه کشور راهاندازی کنم، اما راه به جایی نبردم و ناکام ماندم.»
هوانگ جیانژین درباره فروش نبرد فرماندهان در چین میگوید فیلم توانست حدود پانزده میلیون دلار فروش کند که در جدول فروش سینماها و بازار رو به رشد آن زمان، رقم بالا و قابلاعتنایی بود و آن را به یکی از آثار پرفروش سال بدل کرد. این فیلمساز در کنار بحث مالی به این نکته اشاره میکند که تعدادی از فیلمسازان سرشناس ژاپنی، از جمله آکیرا کوروساوا، چهگونه الهامبخش نسلی از فیلمسازان چینی شدهاند. او خودش، ژانگ ییمو و چن کایگه را در این فهرست قرار میدهد.
در شرایطی که چین و کره در ارتباط با تولید محصولات مشترک به همکاران دائم یکدیگر بدل شدهاند (دستکم تا قبل از آزمایشهای موشکی اخیر و برنامهی هستهای جنجالبرانگیز آن)، تعداد محصولات مشترک ژاپن با چین کمتر از انگشتان یک دست است. برخی از تحلیلگران، سیاست محدودیت نمایش فیلمهای صادراتی به چین و تنش سیاسی قدیمی دو کشور را دلیل اصلی این شرایط میدانند. اما مسأله به طور طبیعی به همین موارد ختم نمیشود و میتوان دلایل دیگری را هم از اهالی صنعت سینمای دو کشور شنید. چان در این خصوص میگوید: «حدود ده سال قبل، ژاپن بزرگترین خریدار فیلمهای پرهزینهی چینی بود. برای هر قراردادی شما میتوانستید بین دو تا سه میلیون دلار به دست بیاورید. اما ناگهان در فاصلهی سالهای 2006 تا 2008 هیچیک از آن فیلمها کار نکردند. نمیتوانم توضیح دهم که چه اتفاقی رخ داد زیرا ژاپن بازار بسیار پیچیدهای دارد. تلاشمان برای پیدا کردن پروژههای مشترک تازه را متوقف کردیم. پروژهای نبود که بتواند در هر دو کشور کار کند و با موفقیت روبهرو شود.» ایسکی هم این نکته را اضافه میکند که همه چیز مربوط به زمان میشود و شاید تهیهکنندگان ژاپنی کمی دیر وارد بازار سینمایی چین شدهاند. او میگوید: «جدول فروش سینماهای چین چهار برابر بزرگتر از بازار ژاپن است. بازار چین قبل از این تأسیس شده و هویتش را پیدا کرده است و به همین دلیل، ورود به آن سخت و دشوار به نظر میرسد. ما باید خیلی زودتر از این دست به کار میشدیم.»
تحلیلگران اقتصادی سینما به این موضوع مهم اشاره میکنند که کمپانیهای خارجی که این روزها با موفقیت زیادی در داخل کشور روبهرو هستند، حداقل دهپانزده سال قبل زنگ درهای بازار سینمایی چین را به صدا درآوردند. در عین حال، ترس ژاپن از موضوع سرقت ویدئویی خیلی زیاد است و آن را موضوع مهمی میداند. با وجود تلاش زیاد مسئولان چینی برای مقابله با سرقت غیرقانونی محصولات سینمایی، این مسأله هنوز هم یکی از مشکلات اساسی در این کشور آسیایی است. حکومت توانایی مقابله با سارقان ویدئویی فیلمهای جدید را ندارد و سرقت فیلمها از روی پرده و فروش آنها در کوچه و بازار رواج زیادی دارد. اما در ژاپن چنین مشکلی وجود ندارد. این کشور با این پدیده بهخوبی مقابله کرده است و توانسته مشکل سرقت ویدئویی را حل کند. موفقیت ژاپنیها در این خصوص آن قدر چشمگیر بوده است که یک صنعت پررونق فروش نسخههای ویدئویی از جمله در قالب دیویدی شکل گرفته است. علاقهمندان سینما در این کشور، چارهای جز دیدن فیلمها روی پردهی سینماها یا خرید دیویدیهای آنها ندارند.
برخی از اهل فن هم عقیده دارند در مجموع موضوعِ عدم اعتماد است که در راه همکاریهای مشترک سنگاندازی میکند. با این وجود اهالی صنعت سینمای دو کشور از امید به ادامهی همکاریها و گسترش آن حرف میزنند. فیلیپ لی که در تولید فیلمهای هالیوودی اطلس ابر با بازی تام هنکس و از گور برخاسته با بازی دیدنی لئوناردو دیکاپریو همکاری داشته، از علاقهی همیشگیاش به تولید فیلمی ژاپنیچینی میگوید. او روی این نکته تأکید میکند که پیدا کردن یک موضوع مناسب، مشکل اصلی است: «ژاپن یک پیشینهی قوی داستاننویسی دارد و ما میتوانیم به چیزهایی جز مانگای ژاپنی هم فکر کنیم. به نظرم بهتر است موضوعی پیدا کنیم که به دل تمام تماشاگران قاره آسیا بنشیند و نهفقط تماشاگران این دو کشور. مطمئنم با یافتن این طرح درست، خیلی زود همکاریهای مشترک افزایش پیدا میکند.»
منتقدان این مسأله را هم از نظر دور نمیدارند که تعدادی از فیلمهای ژاپنی اخیراً نمایش عمومی موفقیتآمیزی در سینماهای چین داشتهاند، از جمله دو انیمیشن دنبالهدار گوی اژدها و دورایمن. فیلم تازهی چن کایگه با عنوان کوکای هم بسیار مورد توجه است؛ فیلمی محصول مشترک ژاپن و چین که در مرحلهی فیلمبرداری است و بر اساس داستان رمان ژاپنی باکو یومماکورا ساخته میشود. داستان درباره یک راهب بودایی ژاپنی است که در دوران سلطنت سلسلهی تانگ به چین سفر میکند تا درباره تمدن و فرهنگ آن تحقیق کند. بازیگرانی از هر دو کشور در نقشهای مختلف فیلم بازی میکنند و لوکیشنهای هر دو کشور، مکانهای اصلی فیلمبرداری آن هستند.