دیوید فینچر و 2400 نمای «زن مفقود»
یکی از بهترین راهها برای آموختن و یادگیری از سینمای هر فیلمساز شاخصی، مطالعهی فهرست نماهای اوست. در این خصوص، همین ماه گذشته بود که در ویدئومقالهای ارزشمند هر 678 نمای خون بهپا میشود اثر بهیادماندنی پل تامس اندرسن عرضه شد که در آن، طول نماهای مختلف و نقش تدوین برای شکلگیری لحن فیلم بررسی شده بود. اگر اندرسن شیفتهی این است که دوربین در موقعیتها و روی شخصیتها درنگ کند، پس باید دیوید فینچر را نقطهی مقابل او دانست. واشی نِدومَنسکی تدوینگر که در زن مفقود (یا به قولی دختری که رفت) با فینچر همکاری کرده بود، نمودارهای جدید شگفتانگیزی را تدارک دیده است که تمام نماهای دو فیلم دختری با خالکوبی اژدها و زن مفقود را در یک تصویر بزرگ و در کنار هم به نمایش میگذارد. برای رسیدن به چشماندازی از تفاوت فیلمسازان مؤلف یک بار دیگر به این ارقام دقت کنید که خون بهپا میشود از 678 نما تشکیل شده است و زن مفقود و دختری با خالکوبی اژدها بهترتیب از 2400 و 2964 نما! البته چنین تفاوتی به این معنی نیست که فیلمهای فینچر آشفته یا شتابزدهاند. یکی از موضوعهایی که هر سینمادوستی میتواند از نمودارهای تازه بیاموزد این است که فینچر چهطور با نهایت استادی و مهارت، هر صحنه را از لحاظ بصری برای تماشاگران، جالب و توجهبرانگیز نگه داشته است. ریتم سیستماتیکی که او برای نماها خلق کرده است، به عنوان مثال در صحنهی شروعبهکار شخصیت دنیل کریگ با رایانهاش، یا جایی دیده میشود که فینچر در گفتوگوی شخصیتهای کری کان و بن افلک، میان مدیوم کلوزآپ و نماهای بسته رفتوبرگشت میکند. این نمودارهای بصری در سایت «ایندیوایر» در دسترس علاقهمندان قرار دارند.
آمازون و بستن دهان وودی آلن با شندرغاز!
وودی آلن شاید هنوز عنوانی برای فیلم بعدیاش انتخاب نکرده باشد یا همچنان برنامهی اکران آخرین فیلم آمادهاش با نام واندر ویل دقیقاً معلوم نباشد، اما ترکیب بازیگران فیلم جدیدش اعلام شده است! (البته جزییات داستانی دیگری از این پروژه برملا نشده) ال فانینگ، تیموتی شلمی و سِلِنا گومز سه بازیگر اصلی اثر جدید آلن هستند که آن را برای کمپانی «آمازون استودیوز» میسازد؛ کمپانیای که در دو فیلم آخر این فیلمساز کهنهکار یعنی کافه سوسایتی و واندر ویل با وی همکاری کرده است. اوایل سال میلادی بود که آلن در گفتوگویی درباره این کمپانی گفت: «آمازون نمونهی تمامعیاری است از کمپانی بسیار موفقی که همکاری با کسی مثل من، حکم پول خرد را برایشان دارد. آنها میلیاردها دلار ارزش دارند. پس من هم گوشهای کار خودم را میکنم و شندرغاز میگیرم. به همین خاطر آنها هر بار دستشان را توی جیب میکنند و میگویند این پول را به او بدهید تا دهانش را ببندید؛ من هم فیلمم را میسازم که اگر چند دلاری بفروشد اصلاً در چرخش مالی آمازونیها به چشم نمیآید.» آلن صحبتهایش را چنین ادامه داد: «...اگر هم فیلم شکست بخورد که چند دلار بیارزش از جیبشان رفته است. البته راستش را بخواهید آدمهایی که رأس این کمپانی قرار دارند کیفیت کارم را دوست دارند و از این فیلمها راضیاند؛ و هر کسی این طور فکر نمیکند و با آنها همرأی نیست. از این رو، آنها با کمال میل هزینهی تولید این فیلمها را در اختیار من قرار میدهند و این موضوع برایشان دردآور نیست؛ و شاید من هم فیلم خوبی تحویلشان بدهم...» جدیدترین فیلم آلن با عنوان واندر ویل دو ماه دیگر در اکتبر اولین نمایش جهانیاش را به عنوان فیلم شب اختتامیهی جشنواره نیویورک تجربه خواهد کرد. جیمز بلوشی، جونو تمپل، جاستین تیمبرلِیک و کِیت وینسلت از بازیگران این درام هستند که داستانش در دههی 1950 در «کانی آیلند» میگذرد و شخصیتهای خاص و فراتر از زندگی معمولی، عاشقان، خیانت و گنگسترها را هم در خود دارد. آمازون از اول دسامبر اکران محدود فیلم را آغاز میکند و همزمان آن را در شبکهی ویدئویی آنلاین خود در اختیار اعضا قرار میدهد.
بیل موری و اشکهایش برای نمایش «روز موشخرما»
بیل موری سهشنبهشب گذشته در تئاتری در شهر نیویورک، در مواجهه با یکی از محبوبترین نقشهایش قرار گرفت و به تماشای اقتباس موزیکال روز موشخرما نشست. او در این رویداد با برادرش برایان دویل موری که در فیلم اصلی نقش باستر را بازی کرده و دنی روبین فیلمنامهنویس، که در نگارش فیلم سال 1993 و اقتباس جدید برادوی مشارکت داشته است، همراه شده بود. کمدی عاشقانهی روز موشخرما که یکی از بهترین کمدیهای تاریخ سینماست و یکی از بهترین بازیهای موری را در خود دارد، داستان فیل کانرز هواشناس است که مجبور میشود در شهر کوچک و دورافتادهی پانکسوتانی ایالت پنسیلوانیا بارها و بارها یک روز تکراری در زندگیاش را به شب برساند. به گزارش «نیویورک تایمز» موری در جریان تماشای این نمایش بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و پس از همراهی با موسیقی، چرخاندن مشتش در هوا و حتی ابراز هیجانزدگی در انتهای ترانهای تمامعیار، در پایان هقهق گریست. او به سراغ گروه بازیگران در پشت صحنه رفت و علاوه بر تبریک، گفت که حسابی متأثر شده است. موری مضمون محوری این اثر را دلیل گریستن خود دانست: «این ایده که ما باید دوباره و دوباره تلاش کنیم، فوقالعاده زیبا و پرمایه است.» وی در پاسخ به نظر احتمالی هارولد رمیس (کارگردان روز موشخرما که در سال 2014 درگذشت) هم گفت: «فکر میکنم او هم ماتومبهوت میشد.»
«من نفرتانگیز» پرفروشترین فرنچایز تاریخ سینما شد!
اگر تردیدی در این موضوع وجود داشت که «ایلومینِیشِن انترتینمنت» زیرمجموعهی کمپانی یونیورسال، قدرت جدید عرصهی انیمیشن است، حالا با رکوردشکنی جدیدترین محصولشان احتمالاً دیگر شکی باقی نمانده است. فرنچایز و مجموعه فیلمهای من نفرتانگیز با سبقت گرفتن از شرکها به پرفروشترین مجموعه آثار انیمیشن در تاریخ سینما بدل شدند. موضوع جالبتر اینکه من نفرتانگیز با چهار فیلم توانست رکورد فروش پنج فیلم شرک را بشکند. فیلمهای من نفرتانگیز شامل یک سهگانه و یک فیلم فرعی بر اساس شخصیتهای ثانوی داستان با عنوان مینیئنها است که این آخری با فروش یک میلیارد و صد میلیون دلاریاش، دومین انیمیشن پرفروش تاریخ عنوان گرفت و به موفقترین فیلم کمپانی یونیورسال هم بدل شد. این فرنچایز که از سال 2010 آغاز شد در مجموع 3 میلیارد و 528 میلیون دلار فروخته است. پنج فیلم شرک هم که در سال 2019 فیلم جدیدی به آنها اضافه خواهد شد، 3 میلیارد و 510 میلیون فروش کردهاند.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[منابع: ایندیوایر، نیویورک تایمز، نوفیلماسکول]