رزمناو پوتمکین / Battleship Potemkin (1925)
تدوینگر و کارگردان: سرگئی ایزنشتین، فیلمنامه: نینا آگاژانووا، نیکولای آسیئف، سرگئی تریتیاکوف و ایزنشتین، فیلمبردار: ادوئارت تیسه. محصول شوروی سابق، 75 دقیقه.
نسخهی دراماتیزهی شورشی که در سال 1905 در رزمناو روسی پوتمکین رخ داد و خدمهی آن علیه افسرانشان و رژیم تزاری طغیان کردند.
1- سبک و محتوای فیلم
ایزنشتین طرح و فیلمنامهی رزمناو پوتمکین را به عنوان یک فیلم «پروپاگاندای انقلابی»* نوشت اما از آن برای محک زدن نظریههای خود دربارهی مونتاژ هم بهره برد. فیلمسازان مدرسهی فیلمسازی «کولیشوف» در حال تجربهی تأثیر تدوین فیلم بر تماشاگران بودند و ایزنشتین میکوشید فیلم را طوری تدوین کند که بیشترین واکنش احساسی را از تماشاگر بگیرد. او میخواست تماشاگران با ملوانان شورشی رزمناو پوتمکین همدردی کنند و از مافوقهایشان متنفر شوند. پس برای رسیدن به مؤثرترین «پروپاگاندا» شخصیتپردازی سادهای انجام شد تا تماشاگران بهوضوح ببینند که با چه کسانی باید همدردی کنند. تجربهی ایزنشتین به موفقیت قاطعانهای ختم نشد و او از اینکه فیلمش نتوانست عموم تماشاگران را جذب کند ناامید شد. اما در عوض، رزمناو پوتمکین در شماری از رویدادهای سینمایی بینالمللی به نمایش درآمد و با واکنش مثبت تماشاگران مواجه شد.
2- واکنش تماشاگران و چهرههای سیاسی
فیلم هم در شوروی سابق و هم در نمایشهای جهانیاش تماشاگران را شوکه کرد. البته بیشتر برای استفادهاش از خشونت (و نهچندان برای بیانیههای سیاسیاش) که با توجه به معیارهای آن زمان چشمگیر و بسیار بیپرده بود. اما پتانسیل فیلم برای انتقال تفکر سیاسی بهواسطهی واکنش احساسی، توسط وزیر تبلیغات حزب نازی، یوزف گوبلس، مورد اشاره قرار گرفت. او رزمناو پوتمکین را این طور توصیف کرد: «فیلم درخشانی که در سینما نظیر ندارد... هر کسی که اعتقاد راسخ سیاسی ندارد پس از تماشای این فیلم میتواند به یک بُلشیویک تبدیل شود.» این فیلم در آلمان نازی توقیف نشد ولی فرماندهی اِساِس، هاینریش هیملر بخشنامهای صادر کرد و سربازان و اعضای اساس را از شرکت در نمایشهای فیلم منع کرد. او اعتقاد داشت که این فیلم برای نیروهایش نامناسب است.
3- پلکان اودسا و یک کشتار غیرتاریخی
یکی از مشهورترین فصلهای فیلم، صحنهی قتلعام غیرنظامیان روی پلکان اودسا است که با عنوان «پلکان پوتمکین» یا «پریمورسکی» هم شناخته میشود. این فصل به عنوان یکی از تأثیرگذارترین صحنههای تاریخ سینما شناخته میشود چون مفاهیم تدوین فیلم و مونتاژ را به طور جدی وارد سینما کرد. در این فصل سربازان رژیم تزار از بالای پلکان ظاهراً ناتمام اودسا با ریتم و سبکی ماشینوار به پایین حرکت میکنند و جمعیت را زیر رگباری از گلوله میگیرند. گروه دیگری از قزاقهای سوارهنظام هم در پایین پلکان با مردم درگیر میشوند و آنها را به خاک و خون میکشند. البته این کشتار در واقعیت هرگز اتفاق نیفتاد و ایزنشتین احتمالاً به منظور تأثیر دراماتیک و ارایه تصویری اهریمنی از رژیم امپراتوری وقت، آن را در فیلمش گنجانده است. ناگفته نماند که گزارشهایی مبنی بر تظاهرات گسترده در این منطقه، همزمان با ورود پوتمکین به بندر اودسا و درگیری بین مردم و قزاقها در تاریخ موجود است، ولی شمار تلفات یا وقوع چنین قتلعامی ثبت نشده است. راجر ایبرت فقید هم این طور به موضوع اشاره کرده است: «اینکه در واقعیت رژیم تزار مرتکب چنین کشتاری در پلکان اودسا نشده، بههیچوجه از قدرت این صحنه نمیکاهد... طعنهآمیز است که ایزنشتین این صحنه را آن قدر خوب درآورده که امروز اغلب به گونهای به خونریزی و قتلعام پلکان اودسا ارجاع داده میشود که انگار واقعاً اتفاق افتاده است.»
4- ادای دینهای سینمایی به نظریهی مونتاژ ایزنشتین
فصل پلکان اودسا احتمالاً بهترین نمونه از نظریهی مونتاژ ایزنشتین است که ادای دین به آن در فیلمهای بسیاری دیده میشود، از جمله در برزیل (تری گیلیام)، پدرخوانده (فرانسیس فورد کوپولا)، تسخیرناپذیران (برایان دیپالما)، جعبهی موسیقی (لورل و هاردی) و... فیلمهایی هم هستند که این فصل را دست انداختهاند، از جمله موزها و عشق و مرگ (هر دو از وودی آلن)، تفنگ آختهی سیوسهویکسوم: توهین نهایی (به کارگردانی گروه زوکر، آبراهامز و زوکر؛ البته این فیلم پارودی تسخیرناپذیران است)، کمدی آشناپنداری (محصول شوروی و لهستان) و...
5- ادای دین هنرمندان غیرسینمایی
نقاش انگلیسی فرانسیس بِیکن (1909-1992) بهشدت تحت تأثیر تصاویر ایزنشتین قرار گرفته بود، بهخصوص نمایی از پلکان اودسا که در آن زن سالخوردهای جیغکشان با دهان باز و عینک شکستهاش دیده میشود. تصویر دهانِ بازی که نشانهی شوک است، اولین بار در اثر جدایی از فرم انسانی در مجموعهی بخشی از یک مصلوبسازی ظاهر شد و به دیگر آثار این نقاش از جمله مجموعهی مشهور سَر هم راه یافت. آلیکسی تیتارنکو، هنرمند و عکاس روس هم در مجموعه آثارش با عنوان شهر سایهها (1991-1993) با استفاده از ازدحام مردمِ ناامید روی پلکان نزدیک ایستگاه مترو در سن پترزبورگ به فصل پلکان اودسا ادای دین کرد و از آن برای اهریمنی جلوه دادن رژیم شوروی سابق و به عنوان مظهری از تراژدی انسانی بهره برد.
6- توزیع، سانسور و ترمیم فیلم
رزمناو پوتمکین پس از نمایش در اتحاد جماهیر شوروی در ایالات متحده روی پرده رفت. نمایش فیلم در آلمان با اصلاحاتی روبهرو شد و برخی از صحنههای بیش از حد خشن آن توسط پخشکنندههای آلمانی سانسور شد. بعد از درگیری تروتسکی با استالین، مقدمهی نوشتاری او از نسخههای روسی حذف شد. فیلم به دلیل شور و حرارت انقلابیاش در برخی از کشورها توقیف شد، از جمله بریتانیا (تا سال 1954 و سپس تا سال 1978 با درجهی نمایشی «ایکس» که به فیلمهای بیارزش و شرمآور داده میشد)، فرانسه و... امروز نسخههای DVD مختلفی از فیلم در بازارهای سراسر جهان موجود است. در سال 2004 پس از سه سال کار، نسخهی ترمیمشدهای از فیلم روانه بازار شد. بیشتر صحنههای خشنی که از فیلم حذف شده بودند ترمیم شدند و مقدمهی نوشتاری اریژینال تروتسکی هم دوباره ضمیمه آن شد.
7- واکنش منتقدان و رتبههای تاریخ سینمایی فیلم
رزمناو پوتمکین نقدهای کاملاً مثبتی از منتقدان دریافت کرده است و از زمان اکرانش تا امروز بارها به عنوان یکی از بهترین فیلمهای پروپاگاندایی که تا کنون ساخته شده و یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما مورد توجه و تحسین قرار گرفته است. این فیلم در سال 1952 در رتبهی چهارم از فهرست بهترین فیلمهای تاریخ سینمای مجلهی «سایت اند ساند» قرار گرفت و در پنج رأیگیری بعدی این مجله که هر ده سال یک بار انجام میشود در میان ده فیلم برتر تاریخ سینما حضور داشت تا اینکه در سال 2012 به رتبهی یازدهم سقوط کرد. نشریهی «اِمپایر» هم در سال 2010 این فیلم را در رتبهی سوم از فهرست «صد فیلم برتر سینمای جهان» قرار داد.
8- و چند نکتهی جالب و خواندنی دربارهی فیلم
الف) ناو جنگی که برای فیلمبرداری استفاده شد همان رزمناو پوتمکین واقعی نبود چون رزمناو اصلی در سال 1922 از بین رفته بود. رزمناوی که در فیلم دیده میشود قدیمیتر است و «دوازده حواری» نام دارد.
ب) رزمناو «دوازده حواری» که فیلمبرداری در آن انجام شد، به ساحل آورده شده بود و برای اهداف دیگری از آن استفاده میشد. به همین دلیل است که در فیلم نمای پانورامیک از ناو دیده نمیشود. عقب کشتی کاملاً در میان صخرهها بود و به همین خاطر در فیلم هرگز به چشم نمیآید.
پ) ادوئارت تیسه که فصل مشهور پلکان اودسا را فیلمبرداری کرد، همان سال در حرکتی طعنهآمیز از این لوکیشن برای پایان کمدی فیلم دیگری به کارگردانی سِلِمون میخویلس بهره برد.
ت) رزمناو پوتمکین فیلم محبوب چارلی چاپلین و بیلی وایلدر بود.
ث) فیلم در سال 1925 در مسکو به نمایش درآمد و در گیشه با فیلم آمریکایی رابین هود (1922) با بازی داگلاس فربنکس به رقابت پرداخت. دولت شوروی امیدوار بود رزمناو پوتمکین در هفتهی افتتاحیهاش فروشی بیشتر از رابین هود داشته باشد تا از این موضوع به عنوان نشانهای بر احیا هنرهای روسی در دوران پس از انقلاب بهرهبرداری کند. اما سرانجام رابین هود در رقابتی نزدیک فاتح شد.
* عبارت «revolutionary propaganda» به معنی انتشار تفکر انقلابی است. البته واژهی «پروپاگاندا» در زبان انگلیسی امروز دارای بار معنایی اساساً منفی است ولی اوایل سدهی بیستم و زمانی که این کلمه ابداع شد، چنین نبود. بنابراین عبارت «پروپاگاندای انقلابی» بار معنایی کاملاً مثبتی دارد و معنی دقیقترش از این قرار است: «انتشار تفکری که به مردم کمک میکند آزادیشان را به دست بیاورند.»