نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای ایران » نقد و بررسی1395/10/29


گریز از هنجارهای تحمیلی

نگاهی به فیلم‌های «تونی اردمان» و «خانه دوشیزه پرگرین برای بچه‌های عجیب‌وغریب»

نزهت بادی

 

تونی اردمان/ Toni Erdmann
نویسنده و کارگردان: مارن آده، بازیگران: سندرا هالر (اینِس)، پتر سیمونیشک (وینفرید)، میشاییل ویتِنبورن (هنه‌برگ) و... محصول 2016 آلمان، اتریش، رومانی، 162 دقیقه.
پدر شوخ‌طبعی تلاش می‌کند دوباره با دختر سختکوش خود ارتباط برقرار کند و برای این کار در قالب مربی زندگی عصبانی‌کننده‌ای قرار می‌گیرد و در دو نقش در زندگی و دنیای پیرامون دختر ظاهر می‌شود.

بازگشت به شکوه بدویت

تمدن پیشرفته، دختر را دچار بی‌تفاوتی و رکود احساسات و عواطف انسانی کرده است. کار، تفریح، معاشرت‌های دوستانه و همه‌ی تجربیات روزمره‌اش در نوعی چارچوب معین و قراردادی یک زندگی مدرن و صنعتی تعریف شده است و زندگی شخصی‌اش در همان سازوکار سیستماتیک و بروکراتیکی می‌گذرد که گویی در تمام لحظاتش در حال انجام امور تشریفاتی و اداری حرفه‌اش به‌سر می‌برد. در این میان فقط پدر با آن کلاه‌گیس و دندان مصنوعی مسخره و شوخی‌های نه‌چندان خنده‌دارش است که در این جریان همسان‌سازی، اختلال و مزاحمت ایجاد می‌کند و وضعیت تثبیت‌شده و قاعده‌مند دختر را به آشوب می‌کشاند.
مارن آده با قرار دادن شخصیت ناهنجار و نامطلوب تونی اردمان در میان دنیای متظاهری که دختر غرق آن است، به داستان کلیشه‌ای و آشنای فیلم حال‌و‌هوایی غریب و جنون‌آمیز می‌بخشد و شوخی‌های پدر را با غرابت و اعجابی می‌آمیزد که به جای این‌که دختر و اطرافیانش را بخنداند، آن‌ها را دچار بهت و ترس و هیجان می‌کند و در وضعیت مستأصل و منفعلی قرار می‌دهد که تمام روش‌ها و آموزش‌های مدرن و پیشرفته‌شان در مواجهه با او ناکارآمد و بی‌فایده به نظر می‌رسد.
این لحن گزنده و گستاخ فیلم است که هر بار با ضربه‌هایی شوک‌آمیز و تکان‌دهنده اجازه نمی‌دهد با یک فیلم معمولی درباره رابطه یک پدر و دختر روبه‌رو باشیم. تفاوت تونی اردمان با شخصیت‌های خل‌مآب و سرخوش و مشنگ دیگر که ما را به درک لذت زندگی دعوت می‌کنند، در این است که با زمختی و گستاخی و نخراشیدگی بدوی که در رفتارش وجود دارد، سعی در برانگیختن احساسات مرده و عواطف ازدست‌رفته‌ی دخترش دارد؛ یعنی تنها راه نفوذ در دنیای مدرن و مترقی دختر را در این می‌داند که هم‌چون یک موجود ماقبل تمدن که هنوز خوی وحشی و غریزی خود را حفظ کرده است، جدیت و نظم و آداب‌دانی دختر و جامعه اطرافش را به تمسخر بگیرد؛ پس تا جایی به کارهای بی‌معنا و احمقانه عمدی‌اش ادامه می‌دهد که در نهایت آرام‌آرام در تندیس سرد و سنگی و خشک دخترش ترک‌ها و شکاف‌هایی به وجود می‌آورد و او را وامی‌دارد تا احساسی به‌غایت واقعی از سر درد، اندوه، خشم، اضطراب، لذت و شادی نشان دهد و همه‌ی عواطف کنترل‌شده و به‌قاعده‌درآمده‌ی درونش را به شکل خودانگیخته و وحشیانه‌ای آزاد سازد. صحنه‌ای که دختر با تمام وجودش و از ته دل آواز می‌خواند، به کودکی می‌ماند که بدون هیچ شرم و ملاحظه‌ای احساسش را بیان می‌کند. تونی اردمان با احیای بدویت دوران کودکی در دخترش است که او را گام‌به‌گام به گذشته برمی‌گرداند و آن قدر عقب می‌برد که دختر به همان لاقیدی و رهایی غریزی سال‌های آغازین زندگی‌اش رجوع کند؛ وقتی هنوز توسط تمدن، خنثی و بی‌روح نشده بود. در واقع هر کسی در کودکی‌اش بیش از هر دوره‌ی دیگری به اصالت و دست‌نخوردگی انسان آزاد در آغاز خلقت نزدیک است.
به همین دلیل اوج این فرایند آزادسازی انرژی‌های سرکوب‌شده‌ی دختر در مهمانی تولدش بروز می‌کند و در این هنجارشکنی آنارشیستی به کالبد نوزادی در بدو تولد درمی‌آید که خلوص و شفافیت و پیراستگی پیش از تمدن را بازمی‌تاباند. پس وقتی هم‌چون کودکی وحشی، با پای برهنه در خیابان‌ها به دنبال پدرش می‌دود و پیچ و تاب آراسته و متمدنانه‌ی مویش در آغوش پشمالو و عظیم و بدوی‌وار پدر گم می‌شود، نشانه‌ای شاعرانه و مسحورکننده از بازگشت دختر به سوی نیاکان و اجدادش در هزاره‌های دور و کهن را تداعی می‌کند. زمانی که انسان اولیه نیاموخته بود که چه‌طور جلوی بروز احساسات ناب و بکر بشری خود را بگیرد و آزادانه و بی‌پروا در جهت کشف جهان گام برمی‌داشت. برگشتن دختر به زادگاهش، به خانه‌ی مادربزرگی که مرده است، فرایند رجعت او به دوران باشکوه آغاز خلقت را کامل می‌کند. وقتی دختر یکی از کلاه‌های مادربزرگ را برمی‌دارد و دندان مصنوعی پدر را در دهانش می‌گذارد، در چهره‌اش حیرت و اشتیاق انسانی سرکش و شوریده دیده می‌شود که گویی تازه قدم در این جهان ناشناخته گذاشته است و می‌خواهد راز بزرگی را کشف کند، راز جاودانه زیستن را.

 

خانه دوشیزه پرگرین برای بچه‌های عجیب‌وغریب/ Miss Peregrine's Home for Peculiar Children
کارگردان: تیم برتن، فیلم‌نامه‌نویس: جین گولدمن بر اساس رمانی از رانسِم ریگز، بازیگران: ایوا گرین (دوشیزه پرگرین)، اِیسا باترفیلد (جیک)، ساموئل ال. جکسن (بارون) و... محصول 2016 انگلیس، بلژیک، آمریکا، 127 دقیقه.
وقتی جیک سرنخ‌های معمایی را دنبال می‌کند که به سفری در زمان منجر می‌شود، سر از خانه‌ی دوشیزه پرگرین برای بچه‌های عجیب‌وغریب درمی‌آورد. او هرچه بیش‌تر با ساکنان خانه و قدرت‌های خاص‌شان آشنا می‌شود، بیش‌تر به عمق خطری پی می‌برد که در آن قرار گرفته است.

آغاز مدام شگفتی

در خانه دوشیزه پرگرین برای بچه‌های عجیب‌وغریب وقتی جیک وارد قلمروی شگفت‌آوری می‌شود که پدربزرگش در قصه‌های کودکی برای او تعریف کرده است، احساس می‌کنیم تیم برتن به ما اجازه داده است تا وارد دنیای مرموز و ناشناخته‌ای بشویم که گویی نقطه‌ی عزیمت همه‌ی شخصیت‌های تک‌افتاده و درک‌نشده‌ی آثار اوست که می‌فهمند برای حفظ شکل دست‌نخورده و اصیل و بکر خود چاره‌ای جز کناره‌گیری از دنیای پیرامون‌شان ندارند. اگر در فیلم‌های قبلی برتن همواره شاهد نوعی نگاه از بیرون به شخصیت‌های متفاوت بودیم و آن‌ها خود را از نگاه دیگری نظاره می‌کردند و نمی‌توانستند درک کنند که چرا افرادی درک‌نشده و بیگانه به حساب می‌آیند، در فیلم جدید او همه‌ی وقایع در دنیای افراد متفاوت و خاص می‌گذرد و یکی از خودشان داستان را روایت می‌کند؛ و دیگر قضاوتی از منظر دیگری به آن‌ها تحمیل نمی‌شود و درونی کردن دیدگاه داستان این فرصت را به ما می‌دهد که ببینیم شخصیت‌های نامعمول نسبت به خود چه احساسی دارند و چه‌طور با یکدیگر رفتار می‌کنند.
ایزوله کردن بچه‌های خاص در خانه‌ی دوشیزه پرگرین که منجر به جداسازی آن‌ها از دنیای عادی شده است، زمینه‌ای برای رویارویی شخصی هر کس با خودش را فراهم می‌آورد و به آن‌ها کمک می‌کند به شناخت عمیق‌تری از خویش برسند و دریابند که موجودات عجیب‌وغریبی نیستند و فقط با دیگران فرق دارند. در واقع تا زمانی که از بیرون به این شخصیت‌ها نگریسته می‌شود، آن‌ها غیرعادی به نظر می‌رسند اما وقتی به دنیای آن‌ها راه می‌یابیم، همه آن ویژگی‌های نامتعارف، خصلت عادی به خود می‌گیرند.
این بار چالش اساسی شخصیت این است که آیا در جایگاه یک بچه‌ی عادی در زندگی معمولی‌اش بماند یا به عنوان یک بچه‌ی نامعمول، زندگی نامتعارفی را در پیش بگیرد. همان طور که از برتن انتظار می‌رود - که همیشه شیفته‌ی موجودات غیرطبیعی و ناجور بوده است - انتخاب جیک نیز در راستای پذیرش متفاوت بودن خود است و بر خلاف شخصیت‌های دیگر به جای این‌که بکوشد از سوی جامعه‌ی اطرافش مورد تأیید قرار بگیرد، دنیای کسالت‌بار آدم‌های عادی را وامی‌گذارد و به جهان جادویی و سحرانگیزی قدم می‌گذارد که در آن می‌تواند از هر گونه پای‌بندی به قواعد و هنجارهای تحمیلی رها شود و این آزادی را بیابد تا همان جوری باشد که واقعاً هست.
جایی از فیلم جیم به دوشیزه پرگرین می‌گوید: «پدرم میگه همه چیز کشف شده» و او جواب می‌دهد: «نه دقیقاً همه چیز» و در طول مسیر پرماجرایی که جیک از سر می‌گذراند، با دنیای شگفت‌انگیزی روبه‌رو می‌شود که نگاه عادی او را به نگرشی از سر شور و کشف و جست‌وجو تغییر می‌دهد. او درمی‌یابد در پس هر چیز معمولی می‌تواند چه دنیای اعجاب‌انگیزی پنهان شده باشد. اما مهم‌ترین دستاورد این سفر اکتشافی این است که خودش را به عنوان یک انسان خارق‌العاده کشف می‌کند و توانایی و قدرتی را در خود می‌یابد که با آن می‌تواند زندگی‌اش را دگرگون کند. در این فرایند آشنایی‌زدایی از چیزهای معمولی است که جیک و بچه‌های عجیب‌وغریب دیگر به این راز باشکوه پی می‌برند که چه‌طور از ویژگی‌های منحصربه‌فردشان در جهت ساختن جهانی بهتر بهره ببرند و جریان تکراری و یک‌نواخت زندگی را به عرصه‌ای پیش‌بینی‌ناپذیر و غافلگیرکننده بدل سازند که گویی جهان مدام در حال آغاز شدن است.
اساساً ایده‌ی «لوپ زمانی» در جهت القای حس خلق هر روزه‌ی جهانی از نو به کار می‌رود که به‌شدت با کشف پیوسته‌ی زندگی از طریق اختلال در روند عادی با کمک تجربه‌های شگفت‌آور قرابت و نزدیکی دارد. همه‌ی لطف زندگی به این است که گهگاه امری غریب و جادویی از دل واقعیت مدام سربرآورد و تعریف و خوانش ما را از امور همیشگی تغییر دهد و از همه‌ی چیزهای آشنا و مأنوس خرق عادت کند. پس هرچند به نظر می‌رسد همه‌ی جهان در تصرف آدمی درآمده است و جایی کشف نشده و دسترسی‌ناپذیر وجود ندارد و کاری خارق‌العاده باقی نمانده که بشر به آن دست نیافته باشد اما شگفتی و اعجاب و غرابت جهان در دل همان روند آشنا و مکشوف پنهان است و اگر از دریچه‌ی تخیل و رؤیاپردازی به همه چیز نگریسته شود، در آن سوی جهان عادی، دنیای شگفت‌انگیزی را می‌یابیم که هنوز شکوه و رمز و راز آن دست‌نخورده و نایاب باقی مانده است

کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:

https://telegram.me/filmmagazine

آرشیو

فراخوان اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی
فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: