بنده نهتنها آدم خوشحافظهای نیستم بلکه کمحافظهگی و بیدقتیام نزد آشناها، ضربالمثل است و اغلب باعث میشود سربهسرم بگذارند. با این همه تقریباً شک ندارم که شمارهی 450 مجلهی «فیلم» در تاریخ مطبوعات ایران یک استثنا است. نه فقط به این علت که کل حجم 146 صفحه مجله راجع به یک موضوع است بلکه به این دلیل که کل مطلب راجع به خود این نشریه است. و این خودش یک رکورد است و این گونه رکورد زدن این خطر را دارد که مخاطب نشریه در دور باطل و خستهکنندهای از مباحث و عواطف تکراری و مشابه بیفتد و حوصلهی خواندن تمام و کمالش را نداشته باشد. گرچه از این بابت میشد احساس خطر را نادیده گرفت و ترسی بهدل راه نداد. چون قبلترش «فیلم»یها با فراخوان از همهی همراهان و سینماییها، نه به این تکمحوری اما به هر حال چندین و چند ویژه نامه مناسبتی منتشر کرده بودند که هر کدام به نوبهی خود جزو شمارههای بهیادماندنی این نشریه هستند.
شمارهی 450 فیلم نیز مطالب و نکتههای خواندنی کم نداشت به ویژه جالب بود که برخلاف همیشه کل همکاران قدیم و جدید دعوت داشتند که راجع به یک موضوع بنویسند و این خود میتوانست موضوع رقابت ویژهای باشد. و در کنارش نوشتهها و نگاه ویژهی سایر مطبوعاتیهای با سابقه و سینماگران را داشتیم و باز هم راجع به همان موضوع.
در میان تشویق و تحسین و حمایتها و البته شکواییه و گلایههای دوستانه و محترمانهای که سینماگران از فرایند کار سیسالهی مجله داشتند، نکتهای نظرم را جلب کرد. بعضی از هنرمندان سینما مثلاً تدوینگران و فیلمبرداران و... گلایه داشتند که چرا نویسندگان و منتقدان مجله همانگونه که به جزییات فیلمنامه و بازی و درک تصویری فیلمها میپردازند، چرا مثلاً به جزییات و شیوههای تدوین و فیلمبرداری و... وارد نمیشوند و تحلیل مفصل نمیکنند و یا حتی فیلمنامهنویسی گلایه کرده بود که منتقدان به اصل فیلمنامه و قبل از تغییرات اعمالشده توسط کارگردان توجهی ندارند. این یک مبحث مفصل و چندلایه است که بدون در نظر گرفتن چند مقوله به نتیجهای نمیرسد.
یک: نشریه برای چه کسانی و با چه خواسته و چشمداشتی منتشر میشود و به دنبال برآوردن کدام نیازهای مخاطبانش است؟
دو: سهم یک فیلم یا مقولهی سینمایی از حجم مقدور یک نشریه با طیف مخاطبان گسترده و متنوع چه میزان باشد که دافعه ایجاد نکند؟
سه: آیا یک منتقد لزوماً یک کارشناس خبره و علامه در همهی حرفهها و مقولههای بهوجودآورندهی یک اثر سینمایی است که در ضمن نقد فیلم، مدرس آن مقولهها هم به خوانندگان و هم به پدیدآورندگان اثر مورد نقد نیز باید باشد؟
چهار: درهمتنیدگی مؤلفههایی که با هم یک فیلم را به وجود آوردهاند به گونهای هست که قابل تفکیک و تجزیه به عناصر مجرد و مجزا باشند؟ و آیا کسی هست که برای تفکیک این عناصر به سینما برود؟
بله میشود گاهی نشریه با استفاده از خبرگان هر یک از مقولهها بحثهای شیرین و جذابی را به مخاطبان عرضه کند؛ مثل گفتوگوهای رضا کیانیان با فیلمبرداران و تدوینگران راجع به بازیگری. اما باز هم هدف از انتشار مجله تهیه جزوههای آموزشی نبوده و نیست. جزوهها را باید مراکز آموزش تخصصی تدارک ببینند. حتی میشود وقتی که یک فیلم یا سینماگر از صافی زمانه گذشت و اهتباری به دست آورد جزوهها و کتابها دربارهی نوع کارش در سینما نوشت. اما نشریهی عمومی سینمایی و منتقد وظایف دیگری دارد. کار منتقد به راهنمایان تورهای گردشگری شبیه است که نکتههایی کلی و عمومی را به معدود گردشگرانی که به آن نکتهها نیاز و علاقه دارند، بازگو میکند و نه همهی گردشگران. و در حین راهنمایی هم وقت توریستها را با جزییات اطلاعاتش نمیگیرد و فقط واسطهای میشود برای شناخت بهتر مکان بازدیدشده. تازه بستههای اطلاعاتی راهنمایان تور استاندارد و کموبیش یکسان است در حالی که بستههای نگارشی منتقد از صافی ذهن و سلیقه و فردیت منتقد هم میگذرد و نمیتواند استاندارد هم باشد.