سال گذشته برای نیکی کریمی سال پرکاری بود. درفیلمهای تمشک و زندگی جای دیگری است و پروژهی نیمهتمام «لاله» ایفای نقش کرد. حضور در صحنهی نمایش را با شام با دوستان تجربه کرد و البته سری هم به دنیای فوتبال زد و مجموعهی ویدئویی روزی روزگاری فوتبال را کارگردانی کرد که به دلایلی پخشش در شبکهی نمایش خانگی نیمهکاره ماند. کریمی این روزها در تدارک ساخت چهارمین فیلم سینماییاش، شیفت شب، است. فیلمی که به گفتهی خودش عجلهای برای ساختش ندارد و ترجیح میدهد در آرامش کار را به سرانجام برساند. زندگی جای دیگری است به کارگردانی منوچهر هادی و با بازی او این روزها در سینماها اکران شده است و با آغاز جام جهانی فوتبال، روزهای پرکار و شلوغی برای این بازیگر فوتبالدوست پیشبینی میشود!
سال گذشته وقتی فیلم زندگی جای دیگری است در جشنوارهی بینالمللی فیلم فجر نمایش داده شد صحبتهایی که بعد از نمایش فیلم در جلسهی پرسش و پاسخ از شما شنیدیم، نشان از رضایت شما از نتیجهی فیلم بود. ظاهراً از تجربهی همکاری با منوچهر هادی راضی هستید.
بله. البته قرار بود من در فیلم یکی میخواد باهات حرف بزنه هم با منوچهر هادی همکاری کنم اما چند روز قبل از شروع فیلمبرداری متوجه شدم که خستهام و چون زمان اکران فیلمم سوت پایان بود، حس کردم آمادگی لازم برای حضور در فیلم دیگری را ندارم. اما زمان گذشت و منوچهر هادی برای بازی در زندگی جای دیگری است از من دعوت به همکاری کرد. فیلمنامه را خواندم و قصه را دوست داشتم. خلاصه همه چیز دست به دست هم داد تا در این فیلم حضور داشته باشم و از نتیجهی کار هم راضیام.
فکر میکنید در به تصویر کشیدن شخصیت یک زن مطیع موفق بودید؟
من یک بازیگرم و دوست دارم تجربههای متفاوتی در کارنامهام داشته باشم. علاقهمندم با گریم و شخصیتهای متفاوت در فیلمها حضور داشته باشم و فکر میکنم کسانی که کارهای من را دنبال میکنند حرفم را تأیید میکنند که هیچوقت دوست نداشتم خودم را تکرار کنم. دقیقاً برعکس بازیگران دیگر که به دلیل ترسشان از تغییر کمتر به سمت کارهای متفاوت میروند و گاهی به دلیل تحسینی که بابت حضور در یک نقش میشوند با همان گریم و لباس در نقشهای مشابه دیگر دیده میشوند. در صورتی که من اینطور فکر نمیکنم. من از اولین فیلمم عروس تا به امروز سعی کردم ذهنیت مخاطب را نسبت به خودم بشکنم چون این چیزی است که در بازیگری به من لذت میدهد. نقشم در فیلم زندگی جای دیگری است هم از فیلتر ذهنی خودم عبور کرد چون همیشه کارگردانها میدانند که نمیتوانند من را محدود کنند بنابراین ویرایشی شخصی بر روی دیالوگها و شخصیتی که قرار است ایفا کنم دارم.
برای همین تفاوتها در نقش است که بازی حامد بهداد در این فیلم برای شما چشمگیر بود؟
بله حامد بهداد از بازیگرانی است که همیشه او را در شخصیتهای یکسان و بهاصطلاح نقشهای پرتحرک میدیدم اما این نقش را درونی کرد. نوع گفتارش در این فیلم آرام بود و نگاههایی که در فیلم داشت بسیار متفاوت بود. اینها اتفاقاتی بود که من برای اولین بار در بازی حامد بهداد دیدم و متوجه شدم حامد ریتم فیلم را گرفته و آن را حفظ کرده و وفادار مانده است. او در این نقش صرفاً دیالوگ نمیگوید بلکه نقش را درونی کرده و همانطور که در سینمای واقعگرا و اجتماعی ما انتظار میرود، یک شخصیت را بهتمامی زندگی کرده است. من معمولاً اگر از چیزی لذت ببرم میگویم. خیلی بد است که در محیط و جامعهای زندگی میکنیم که همکارانمان عادت ندارند خوبیهای هم را ببینند و یاد نگرفتهاند از هم تعریف کنند. این درست نیست. مثلاً در مراسم اسکار ببینید که چه روحیهی خوبی برای حمایت از همدیگر وجود دارد. چیزی که در ایران و بین همکاران سینماییمان نمیبینم.
سال گذشته پا را فراتر از کار در محدودهی سینما گذاشتید و کارگردانی مستندی در یارهی فوتبال را پذیرفتید. چرا این کار به سرانجام نرسید؟
من به عنوان یک فیلم مستند به این کار نگاه میکردم ولی مسئولان تصمیم گرفتند و اعلام کردند که خانمها نباید در فوتبال حضور داشته باشند و این تصمیم جای سؤال دارد. برای من بیشتر از بحث فوتبالی بودنش ساخت فیلمی مستند اولویت داشت که متأسفانه شرایط به گونهای پیش رفت که امکان ادامه دادنش نبود و دیگر هم علاقهای ندارم در این حوزه کار کنم. از ساخت این فیلم فاصله گرفتم و دیگر پیگیرش نیستم.
قرار است تا مدتی دیگر فیلم بعدیتان را مقابل دوربین ببرید و بار دیگر در مقام کارگردان در سینما مشغول باشید. شیفت شب چه تفاوتی با فیلمهای قبلی شما دارد؟
هر فیلمی ساختار خودش را دارد و ویژگیهای منحصر به فردی را با خودش میآورد. من فیلمنامة شیفت شب را شش ماه پیش نوشتم و آقای اصغری آن را بازنویسی کرد و روایتگر داستانی اجتماعی است که فکر میکنم با کارهای قبلیام تفاوت زیادی دارد. من کارگردان سفارشیساز نیستم و چون هیچوقت چنین کارهایی نکردم باید برای ساخت فیلمم به سوژهای که دوست دارم برسم و این پروسه زمانبر است و معمولاً هر دوسه سال یکبار فیلم میسازم.
ظاهراً این بار قصد ندارید در فیلمتان بازی کنید. به بازیگر خاصی فکر میکنید؟
نه بازیگر خاصی مد نظرم نیست و هنوز کسی را انتخاب نکردهام. زمان زیادی صرف پیشتولید این فیلم خواهد شد و دوست دارم در شرایط آرامی فیلم را مقابل دوربین ببرم بنابراین برای ساختنش خیلی عجله نمیکنم.
شما جزو نخستین بازیگرانی بودید که مقابل دوربین اسدالله نیکنژاد در فیلم «لاله» ایفای نقش کردید که مشخص نیست به سرانجام خواهد رسید یا نه.
من در این فیلم نقش اصلی نبودم و به دلیل مشغلههایم از تهیهکننده خواستم صحنههای من را زودتر بگیرد و من جزو کسانی بودم که صحنههای من در ابتدای کار فیلمبرداری شد. این فیلم به بازیگرانی نیاز داشت که زبان انگلیسی بدانند و من هم جزو این انتخابها بودم و به دلیل حضور عوامل پشت صحنه که از دوستان و همکاران خوبم هستند مثل مهین نویدی، تورج منصوری، ایرج رامینفر و دیگر دوستانی که برای من قابلاحتراماند بازی در این فیلم را پذیرفتم. در جزئیات اتفاقاتی که برای این پروژه رخ داد نیستم اما به هر حال فکر میکنم در سینمای ما اگر قرار باشد کسی را بکوبند، راهش را پیدا میکنند و این اتفاق میافتد. برای کارگردان این فیلم هم همین اتفاق افتاد. اما به نظرم این رسم مهماننوازی از کارگردانی که از کشور دیگری به ایران آمده که فیلم بسازد نبود. من در مدت همکاریام با این پروژه چیز بدی در این گروه ندیدم.
یکی از ویژگیهای مثبت شما این است که به عنوان بازیگر، به آنچه به دست آوردهاید منحصر نمیمانید و مدام در جستوجوی تجربههای تازه هستید. چهطور توانستهاید این روحیه را پس از سالها فعالیت در سطح اول سینمای ایران حفظ کنید؟
من از تجربه کردن نمیترسم. بعضی از بازیگرای سینمای ما آنقدر از تجربههای تازه میترسند که حتی پرهیز دارند با لباس یا گریم دیگری دیده شوند. اگر برای من مبارزهای وجود دارد این مبارزه با خودم است. اینکه مدام تلاش کنم که مردم حتماً هر کارم را بپسندند اشتباه است. لازمهی زندگی است که گاهی اشتباه کنی. برای من که در بیش ازچهل فیلم سینمایی بازی کردهام و در بین آنها فقط دوسه فیلم بد به زعم مخاطبانم داشتهام اصلاً بد نیست که از محدودهی همیشگی خارج شوم. بازیگر هم آدم است و حق دارد اشتباه کند. من هم تاوان تجربههایم در زندگی را میپردازم. این از روحیهی من نشأت میگیرد که تجربه کردن را دوست دارم و از اشتباه کردن نمیترسم. اگر قرار است موقعیت من در سینما با یکیدو فیلمی که به اشتباه پذیرفتمشان تغییر کند همان بهتر که تغییر کند.
در همهی این سالها به تجربهی بازی در فیلمی خارج از مرزهای ایران فکرکردید؟
من وقتی بیست ساله بودم بعد از بازی در فیلم سارا برای تحصیل از ایران رفتم و بعد از یک سال برای بازی در فیلم پری به ایران برگشتم. همان زمان در آمریکا پیشنهادهای زیادی برای بازیگری داشتم که به دلایلی نپذیرفتم و باز در طول سالهای گذشته و در حاشیهی داوری جشنوارههای خارجی و حضور در مجامع بینالمللی پیشنهادهایی برای بازی داشتم که هیچوقت خودم نخواستم اتفاق بیفتد. چون نمیخواستم شرایطی بشود که نتوانم به ایران برگردم و پای تصمیمم ایستادم.
قرار بود شما هم به عنوان یکی از حامیان تیم ملی فوتبال در جام جهانی حضور داشته باشید. چرا از این سفر انصراف دادید؟
بهزودی برای داوری جشنوارهای در اسکاتلند سفری در پیش دارم و چون قول این داوری را از مدتها پیش دادهام نمیتوانستم تیم ملی ایران را همراهی کنم. دلیلش صرفاً همزمانیاش با برنامههای کاریام بود، وگرنه علاقهی من به فوتبال و تیم ملی سر جای خودش است.