سینمای ایران » گفت‌وگو1394/01/31


چاره‌ای جز تعطیلی نداشتیم

گفت‌وگو با امیر بدیع، رییس هیأت‌مدیره‌ی «لابراتوار بدیع»

علی شیرازی

 

امیر بدیع، رییس هیأتمدیره‌ی «شرکت مرکز خدمات صنایع فیلم ایران» که هنوز هم معمولاً با عنوان لابراتوار (یا استودیو) بدیع از آن یاد میشود، در این ماه‌های آخر عمر آن‌جاست. با او درباره تاریخچه‌ی این لابراتوار، نگاهی مختصر به زندگی بنیادگذارش زندهیاد محسن بدیع، سالهای فعالیت و سرانجام دوره‌ی دیجیتال و تعطیلی این مرکز مهم و تأثیرگذار در تاریخ سینمای ایران گفتوگویی کردیم. این گفتوگو با همت و پیگیری کیهان خسروانی، مدیرعامل فعلی شرکت، و به صورت کتبی انجام شده است.

در تاریخ سینمای ایران خوانده‌ایم که پدرتان زنده‌یاد مهندس محسن بدیع ابتدا به حضور در صحنه اصلی هنر هفتم علاقه نشان داد.
بله، ایشان هم‌زمان با کارهای فنی و ابداع‌هایش چند فیلم سینمایی از جمله شکار خانگی را فیلم‌برداری می‌کند. در مرحله‌ی بعدی نیز فیلم‌برداری ولگرد را بر عهده می‌گیرد و نخستین تروکاژ سینمایی در ایران را برای این فیلم انجام می‌دهد. سپس «عقاب‌فیلم» را تأسیس و در آن فیلم آخرین شب را تهیه و فیلم‌برداری می‌کند. با تکمیل تدریجی امکانات لابراتواری، تدوین، صدابرداری و صداگذاری، از اواسط دهه‌ی 1330 تا اواسط دهه‌ی 1340 فیلم‌های خبری ایرانی را فیلم‌برداری و تدوین می‌کند و خدمات لابراتواری و صداگذاری آن‌ها را هم انجام می‌دهد.
این اخبار به رسم آن سالها قبل از نمایش فیلم در سینماها به نمایش درمیآمد.
بله، در این دوران تروکاژهای فیلم شبنشینی در جهنم را هم طراحی و اجرا می‌کند که شاید پس از گذشت حدود شصت سال هنوز بهترین و خلاقانه‌‌ترین تروکاژ آنالوگِ سینمای ایران باشد. پس از نقل مکان به ساختمان فعلی در کوچه‌ی بختیار در 1341، به فکر راه‌اندازی لابراتوار رنگی می‌افتد و در این زمینه مطالعه‌های زیادی می‌کند. در همین سال پروانه‌ی بهره‌برداری صنعتیِ «استودیو فیلم‌برداری بدیع» را از وزارت اقتصاد دریافت می‌کند. در نهایتْ سال 1345 اولین لابراتوار ظهور فیلم رنگی را با دست خود می‌سازد و تا 1356 امکانات فنی لابراتوار را گسترش می‌دهد. خدمات فنیِ بسیاری از فیلم‌های مطرح آن سال‌ها در این شرکت انجام گرفت که به عنوان مثال می‌توانم از دایره مینا، کلاغ، سوتهدلان، طبیعت بیجان و خیلی‌های دیگر یاد کنم.
گویا با نشان دادن علاقه‌ی مشترک برادرتان و بعد هم شما بود که کمکم به کمک پدر رفتید.
بله، سال 1346 بود که استودیوی فیلم‌برداری بدیع به صورت یک شرکت خانوادگی ثبت شد. چند سال بعد در 1349 برادرم فؤاد پس از پایان تحصیلاتش در آمریکا به ایران می‌آید و در لابراتوار مشغول به کار می‌شود. در این دوران تعداد فیلم‌های سینمایی رنگی بسیار محدود بود، بنابراین بیش‌تر خدمات لابراتواری رنگی مربوط به فیلم‌های تبلیغاتی و مستند بود. از سال 1353 فؤاد، طرح گسترده‌ای را برای توسعه‌ی خدمات لابراتواری آماده و جهت تصویب و دریافت وام به وزارت فرهنگ‌و‌هنر و بانک صنعت‌و‌معدنِ آن زمان ارائه می‌کند. این طرح شامل تکمیل و توسعه‌ی لابراتوار سینمایی، ایجاد استودیوهای صدابرداری فیلم و موسیقی، لابراتوار مجهز عکاسی، پلاتوهای فیلم‌برداری و کارگاه‌های وابسته، دفترهای تولید فیلم، استودیوهای تدوین و یک سینمای چهارصدنفره برای نمایش فیلم‌های مطرح جهان بود. برای انجام این کار، شرکت ناچار به جذب شرکای جدید و تغییر ماهیت حقوقی خود می‌شود. به این ترتیب «شرکت مرکز خدمات صنایع فیلم ایران» که اکثریت سهام آن متعلق به خانواده‌ی بدیع بود، در اردیبهشت 1356 تأسیس و استودیوی فیلم‌برداری بدیع منحل شد؛ اگرچه هنوز بعد از 37 سال همگان این شرکت را به همان نام استودیو بدیع می‌شناسند. در همین سال من هم پس از پایان تحصیلاتم به کشور بازگشتم و به عنوان مدیر فنی در شرکت مشغول به کار شدم. در این سال برای اجرای طرح توسعه تعدادی ماشین‌آلات تکمیلی و دستگاه‌های لازم برای تأسیس سه استودیوی صدابرداری و میکس فیلم سفارش دادیم که در زمان اعتصاب‌های منجر به پیروزی انقلاب به گمرک ایران رسید. این ماشین‌آلات در بهار 1358 ترخیص شد. در این زمان هنوز اصل موجودیت سینما زیر سؤال بود، تا این‌که بالأخره پس از برخی تأییدهای ضمنی و رسمی مثلاً در خصوص فیلم گاو و نفس تداوم حیات سینما، فعالیت‌های شرکت ما دوباره رونق گرفت. هرچند با توجه به شرایط موجود و تورم مجبور شدیم آن «طرح توسعه» را متوقف کنیم. با آغاز جنگ و تحمیل مشکلات اقتصادی بر کشور، فعالیت‌های لابراتوارها تحت نظارت و قیمت‌گذاری دولتی قرار گرفت. در همین دوره، لابراتوارها و استودیوهای صدابرداری دولتی و نیمه‌دولتی به رقابت ناسالم با بخش خصوصی برخاستند. در چنین شرایطی سال 1361 مجهزترین استودیوی صدابرداری، صداگذاری، میکس و تدوین این شرکت در ساختمان دیگری افتتاح شد اما این استودیو به علت همان رقابت‌های ناسالم در سال 1368 تعطیل شد.
بعد چه کردید؟
سال 1371 فکر تجهیز لابراتوار به سیستم‌های دیجیتال پس از حضورم در دو نمایشگاه تخصصی در هلند و آلمان به ذهنم خطور کرد اما به علت مشکل‌های مالی شرکت و عدم پشتیبانی مسئولان سینمایی وقت، اجرای چنین طرحی تا سال 1381 جدی محسن بدیعگرفته نشد. در همین زمان خیلی از ماشین‌آلات شرکت بازسازی شدند و ارتقا یافتند. هم‌چنین اولین دستگاه تله‌سینمای دیجیتال کشور با تواناییِ حکّ «کی‌کد» روی تصویر وارد شد. این تله‌سینما، تدوین روی کامپیوتر را امکان‌پذیر کرد. بالأخره اجرای طرح لابراتوار دیجیتال از 1383 آغاز شد و در 1390 به پایان رسید و در تیر 1391 با حضور مدیران و مسئولان وقت وزارت ارشاد، بنیاد فارابی و مؤسسه‌ی سینماشهر و سایر سازمان‌های دولتی و خصوصی به بهره‌برداری رسید و در نهایت در تیر 1393 لابراتوار آنالوگ و چند ماه بعد لابراتوار دیجیتال شرکت تعطیل، و فعالیت 67ساله‌ی این تشکیلات پایان یافت.
چرا اجرای پروژه‌ی دیجیتال نزدیک به هشت سال طول کشید؟
همان گونه که گفتم، نخستین جرقه‌های ایجاد لابراتوار دیجیتال در 1371 طی سفر سالیانه‌ام به نمایشگاه‌های تخصصی در اروپا زده شد. در آن‌جا نخستین سیستم‌های دیجیتال ویژه‌ی سینما عرضه شده بود و همین کافی بود تا افق پیشرفت‌های حیرت‌آور این تکنولوژی برای من مشخص شود. اما در ادامه، ضعف مالی شرکت به علت کنترل شدید نرخ‌های خدمات لابراتواری، مانع از برنامه‌ریزی جدی برای این کار شد. سال 1379 با بهبود وضع مالی شرکت، طی مذاکره‌های حضوری با مسئولان وقت سینمایی، فکر اجرای چنین پروژه‌ای مطرح شد. متأسفانه در آن زمان اجرای این طرح فقط با ارز دولتی امکان‌پذیر بود و با درخواست ما موافقت نشد. بالأخره در اواخر 1381 و زمان معاونت آقای حیدریان، این طرح تصویب و درخواست وام آن به بانک ارجاع شد. زمان اجرای طرح نیز برابر با هجده ماه در نظر گرفته شده بود اما – فقط - تصویب وامِ این طرح بیش از سیزده ماه، یعنی تا اردیبهشت 1383، به طول انجامید و همه‌ی برآوردهای زمانی طرح در همان آغاز به‌هم ریخت.
چه چاره‌ای اندیشیدید؟
در سال 1382، بخشی از ماشین‌آلات مورد نیاز خود را از بازار داخلی یا با استفاده از ارز آزاد از خارج تهیه کردیم. در این زمان، نرخ ارز دولتی تغییر پیدا کرد و تخصیص آن به شرکت به درازا کشید. در نهایت، اواخر سال 1383 بخش نخست ماشین‌آلات مورد نیاز طرح را سفارش دادیم که در آغاز سال 1384 وارد و نصب شد. سال 1384، ارز دولتی از این طرح حذف شد که پس از مذاکره‌ها و چاره‌جویی‌های فراوان با مسئولان سینمایی، قرار بر این شد که خرید خارجی ماشین‌آلات از طریق «شرکت تجهیز و پشتیبانی سینمای ایران» وابسته به وزارت ارشاد انجام شود. در این صورت قسمتی از هزینه‌ی ارزِ اقلام خریداری‌شده توسط معاونت سینمایی پرداخت می‌شد. بدین ترتیب بخش دوم ماشین‌آلات دیجیتال را سفارش دادیم و سال 1385 به کشور وارد و در محل شرکت نصب کردیم. سال 1384 با تغییر دولت و به تبع آن اکثریت مدیران سینمایی کشور، شرایطِ تکمیل این طرح نیز دگرگون شد و به رغم سابقه‌ی طولانی شرکت ما و اجرای دو قسمت از طرح، مدیران سینمایی اعلام کردند طرحی که چهار سال قبل توسط همان وزارتخانه تصویب شده بود، باید دوباره بررسی شود. این بررسی بیش از یک سال به طول انجامید. در این زمان با اعمال تحریم‌های جدید، خیلی از کشورها، از جمله آمریکا بزرگ‌ترین سازنده‌ی سیستم‌های دیجیتال در جهان، از انجام معامله با ایران خودداری کردند. این مسأله باعث شد خرید ماشین‌آلات و نرم‌افزارهای آمریکایی از طریق واسطه انجام شود که هم باعث از راست: امیر، محسن و فؤاد بدیعمعطلی بیش‌تر و هم گران‌تر تمام‌شدن سیستم‌ها برای ما شد. در نهایت، بخش سوم دستگاه‌های مورد نیاز در سال 1388 وارد شدند. با تشدید تحریم‌ها خیلی از کشورهای صنعتی جهان از فروش به ایران، حتی از طریق واسطه نیز خودداری کردند و به همین دلیل خرید آخرین بخش از ماشین‌آلات مورد نیاز جهت تکمیل طرح لابراتوار دیجیتال شرکت به تعویق افتاد، تا این‌که بالأخره در اواسط سال 1390، یک شرکت آلمانی حاضر به فروش اسکنر پیشرفته به ایران شد. این دستگاه همان سال وارد، نصب و راه‌اندازی شد اما افتتاح رسمی لابراتوار دیجیتال شرکت به بهار 1391 موکول شد.
انگار جزئی از تقدیر شما و این «لابراتوار دیجیتالِ» نافرجام، چنین بود که در سخت‌ترین شرایط اقتصادی سال‌های اخیر دست‌به‌کار راه‌اندازی‌اش شوید.
بله، با جزییاتی مانند این‌که؛ این طرح که پایه‌هایش سال 1381 بر مبنای هر دلار معادل 8000 و هر یورو 7200 ریال ریخته شده بود، در نهایت با نرخ‌های مختلف ارز از قرارِ تا هر یورو 18000 ریال به اجرا درآمد. سرانجام نیز به رغم حذف برخی از اقلام پیش‌بینی‌شده، ده میلیارد ریال بیش از برآوردها هزینه صرفش شد که همه‌ی آن بر عهده شرکت بود و بانک، ریالی از آن را نپرداخت. البته لازم به توضیح است که اگر پشتیبانی همه‌جانبه معاونت‌های سینمایی وقت و کارمندان دلسوز وزارت فرهنگ و ارشاد نبود، این طرح اصلاً اجرا نمی‌شد، یا هزینه‌ی آن خیلی بیش‌تر می‌شد.
دلایل تعطیلی لابراتوار چه بود؟
تعطیلی لابراتوار آنالوگ در بخش خصوصی امری اجتناب‌ناپذیر بود. از سال‌ها قبل در کشورهای پیشرفته پیش‌بینی کرده بودند که روزی بیش‌تر لابراتوارهای جهان تعطیل خواهد شد. این پیش‌بینی به‌تدریج از اوایل قرن حاضر میلادی به وقوع پیوست. نخست، روش فیلم‌برداری خیلی از ساخته‌‌های سینمایی، به‌خصوص فیلم‌های کم‌هزینه در کشورهای اروپایی و پس از آن در سایر کشورهای جهان به دیجیتال تبدیل شد. اما نمایش فیلم‌ها در سینما هنوز مانند گذشته با نمایش پوزتیو صورت می‌گرفت، چون در آن زمان - مثل الان - هزینه‌ی سرمایه‌گذاری در بخش نمایش دیجیتال بسیار بالا بود. اما وضعیت در آمریکا فرق می‌کرد. در آن‌جا هنوز بیش‌تر فیلم‌ها به خاطر حفظ کیفیتْ روی نگاتیو 35 میلی‌متری فیلم‌برداری می‌شدند، و هنوز هم می‌شوند. در مرحله‌ی بعد، فیلم‌ها اسکن و به فایل دیجیتال تبدیل می‌شدند. تصاویر این فایل‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای مختلف اصلاح رنگ و کنتراست‌ می‌شد و خیلی از جزییات دیگر آن‌ها از مرحله‌ی تصحیح می‌گذشت. پس از انجام تروکاژهای پیدا و ناپیدای فیلم و انجام تیتراژ، تصاویر تصحیح‌شده‌ی فایل‌های دیجیتال مجدداً روی نگاتیو ضبط می‌شد. این فرایند را «DI» یا اینترمدیت دیجیتال می‌نامند. سپس از این نگاتیو نسخه‌های پوزتیو فیلم تکثیر می‌شد. اگر قرار بود فیلم به صورت دیجیتال به نمایش درآید، همان فایل‌های «DI» با نرم‌افزارهای خاصی تبدیل به فایل‌های قابل‌نمایش در سینماها کدگذاری می‌شدند، تا قابل‌کپی نباشند. در این مرحله شش استودیوی بزرگ هالیوود طی جلسه‌های متعدد کارشناسی، نوع فایل‌های صوتی و تصویری و سیستم کدگذاری فیلم‌ها را استانداردسازی کردند. این استاندارد به نام «D-Cinema» نام‌گذاری شد. کیفیت برتر این سیستم که از فایل‌های تصویری با کیفیت 12-bit 2K یا10  تشکیل شده و با فرمت JPEG-2000  فشرده می‌شوند، باعث شد تا این سیستم‌ها گران باشند. در مقابل، یک سیستم دیگر به نام «E-Cinema» نیز استاندارد شد که فایل‌های آن با کیفیت 8-bit HD و با فرمت MPEG2 فشرده می‌شوند. گرچه کیفیت «E-Cinema»  از «D-Cinema» پایین‌تر است، اما هزینه‌ی آن نیز به‌نسبتْ خیلی کم‌تر است. به همین دلیل این سیستم در خیلی از کشورها به‌خصوص هندوستان مورد استقبال قرار گرفت...
... و به همان نسبت، لابراتوارهای آنالوگ به مرگ نزدیک‌تر شدند...
به‌تدریج فرایند دیجیتالی کردن نمایش در سینماها، نخست در آمریکا و سپس در سایر کشورهای پیشرفته با کمک مالی پخش‌کنندگان فیلم سرعت گرفت. اما در ایران، به علت فقر مالی سینما و دولتی بودن اقتصاد کشور، این فرایند به صورت ناگهانی و بدون استفاده از هیچ گونه استاندارد شناخته‌شده‌ای در کم‌تر از یک سال اتفاق افتاد. این موضوع لابراتوارهای بخش خصوصی را غافل‌گیر کرد، وگرنه در صورتی که این فرایند در یک دوره‌ی زمانی مناسب اتفاق می‌افتاد صدمه‌ی وارده به لابراتوارها و کارکنان‌شان به‌مراتب کم‌تر بود. با افتادن این اتفاق‌ها، لابراتوارهای آنالوگِ بخش خصوصی چاره‌ای جز تعطیلی نداشتند. لابراتوار «فیلمساز» از فروردین 93 و لابراتوار «شرکت مرکز خدمات صنایع فیلم ایران» از تیرماه 93 کاملاً تعطیل شدند.

آرشیو

کارخانه تولید مجازی فیلم الهام
مینی سریال نهنگ سفید، پخش از نمافیلم
کتاب کاریکاتورهای مسعود مهرابی منتشر شد
فیلم ۷۶۰۰ به نویسندگی و کارگردانی بهروز باقری
 اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی برگزار شد
فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۵۹)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: