مروان حامد فیلمساز غیرمتعارف مصری همان کسی است که سال 2006 فیلم پرفروش عمارت یعقوبیان را روی پرده سینماها داشت. او این روزها در حال انجام کارهای پایانی تولید فیلم تازهاش غبار الماس است. صحبتهایش درباره سینمای جهان عرب، مصر و اتفاقات اخیر عربستان سعودی توجه محافل هنری را به خود جلب کرده است.
منتقدان از حامد به عنوان یکی از پیشگامان سینمای نوین عرب و مصر اسم میبرند. او با همان اولین ساخته سینماییاش عمارت یعقوبیان به شهرت فراوانی رسید. داستان فیلم برگرفته از رمان پرفروش و تحسینشده علا الاسوانی است و ماجراهای گروهی از ساکنان یک آپارتمان در مرکز شهر قاهره را به تصویر میکشد. این درام اجتماعی هنوز هم به عنوان پرخرجترین تولید سینمایی مصر شناخته میشود. اما همچنین یکی از موفقترین و پرفروشترین محصولات صنعت سینمای این کشور هم هست.
هشت سال بعد از این فیلم، حامد دوباره سراغ یکی از رمانهای موفق کشورش رفت. او این بار فیل آبی اثر احمد مراد را با حالوهوای دلهرهآورش انتخاب کرد. استقبال تماشاگران، فیلم را تبدیل به یک بلاکباستر کرد و دست بالا را در مراسم جشنواره اتحادیه فیلم مصر 2014 داشت و دستآخر، نُه جایزه از جمله بهترین فیلم و کارگردان را دریافت کرد.
فیلم تازه حامد غبار الماس هم داستانش را از رمانی از مراد گرفته است که مثل نوشته قبلی نویسندهاش، با استقبال بالای اهل کتاب و منتقدان ادبی روبهرو شده است. حامد در گفتوگو با نشریه «هالیوود ریپورتر» درباره پتانسیل جهانی سینما و پروژه گران قیمت تازهاش آدمکشها حرف میزند؛ فیلمی که سالهاست قصد ساخت آن را دارد. داستان فیلم بر مبنای یک موضوع جنجالی است: تولد اسلام افراطی.
«غبار الماس» درباره چیست؟
درباره یک آدم معمولی است، یک داروفروش. او به خانه پدری برمیگردد تا پدرش را پیدا کند؛ پیرمردی علیل که روی ویلچر مینشیند. اما ضربهای که به سر پیرمرد خورده، باعث مرگش شده است. سفر مکاشفهوار داروفروش برای پیدا کردن قاتل پدرش، واقعیتهای تازهای از او را برای مرد جوان آشکار میکند و او متوجه میشود پدرش با چه چیزی در ارتباط بود. این فیلم یک درام دلهرهآور سیاسی سرگرمکننده است که به بینندهاش چیزهای زیادی درباره مصر میگوید از دهه 1950 تا به حال.
قدم بعدی برای این فیلم چیست؟
قصد دارم آن را برای نمایش در جشنواره ونیز آماده کنم. فکر میکنم ظرفیت بینالمللی بالایی دارد. دلیلش هم این است که بر اساس داستان رمانی بسیار معروف و موفق ساخته شده که به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
«غبار الماس» را در قیاس با دیگر فیلمهایتان چهگونه میبینید؟
شباهتهایی به عمارت یعقوبیان دارد. منظورم این است که چند داستانک دارد که در دل هم تنیده میشوند و شخصیتهای متعدد و متنوعی در آن پیدا میشود. ترکیب بازیگران فیلم خیلی خوب است. باید به زمینههای سیاسی فیلم هم اشاره کنم که به اندازه عمارت یعقوبیان قوی است. خب، اقتباسی از یک رمان موفق هم هست.
این اشتیاق اخیر برای فیلمهای سیاسی در مصر چیست؟ آیا محدودیت و قیدوبندی هم وجود دارد؟
چند ماه قبل، فیلمی از محمد و خالد دیاب به نام طلق ثنایی اکران شد که مضامین سیاسی زیادی در خودش داشت اما خیلی موفق بود و تماشاگران از آن استقبال کردند. فکر کنم کمی با اداره سانسور درگیر شدند اما بالأخره آن را اکران کردند. موضوع اصلی این است که در پایان تمام ماجراها میتوانید فیلمتان را اکران کنید. دلیلش هم این است که تماشاچی دارد و کسانی هستند که میخواهند آنها را ببینند. همین نکته است که این جور فیلمها را حمایت و راه را برای نمایش آنها هموار میکند.
در حال حاضر مشغول کار روی پروژهای به نام «آدمکشها» هستید.
همیشه برایم این پرسش در رابطه با تروریسم و اسلام افراطی مطرح بوده است که این جریان چهگونه آغاز شد؟ آدمکشها درباره این موضوع است و داستان مردی که آن را خلق کرد: حسن صباح. بیشتر از صد سال قبل بود که داستان شروع شد. داستان خیلی خوبی برایش نوشتهام و انعکاسی از تمام اتفاقاتی است که اکنون میافتد؛ انگار داریم در همان زمان زندگی میکنیم. ما اطلاعات اندکی از شروع تمام این ماجراها داریم و احساس میکنم نیازمند آن هستیم که شاخوبرگ بیشتری به آن بدهیم. در عین حال فکر میکنم داستانی است که توانایی جذب تماشاگران زیادی را دارد. بنابراین شما فرمول مطمئن و کاملی برای یک فیلم دارید.
پس ریشه واقعی اسلام افراطی به حسن صباح برمیگردد؟
بله... او یکی از کسانی است که کل این ماجرا را خلق کرد.
در کتاب Looming Tower که اخیراً یک مجموعه تلویزیونی هم از آن ساخته شده، اشاره میشود که این ماجرا به صد سال قبل برمیگردد.
مثال بسیار خوبی است. کتاب درخشانی است که داستان را به زمان سید قطب و حسن البنا (بنیانگذاران اخوان المسلمین در مصر) برمیگرداند. اما تئوریهای زیادی هم موجود است که میگوید حسن البنا ممکن است از حسن صباح کپی کرده باشد. زیرا وقتی شما این دو را کنار هم قرار میدهید، شباهتهای زیادی بینشان پیدا میکنید. نکته جالب در رابطه با داستان فیلم من این است که خط اصلی آن درباره دو دوست است که به رقیب هم بدل میشوند؛ یکی حسن صباح است که تبدیل به تروریست میشود و دیگری عمر خیام است که یک فیلسوف، شاعر، دانشمند و رؤیاپرداز بزرگ بود. شعرهای زیادی از او به ارث بردهایم. به این ترتیب، شما رابطه دوستی این دو رفیق را دارید که دو دیدگاه و ایده کاملاً متفاوت را نمایندگی میکنند.
شما این داستان را بیشتر به شکل یک فیلم میبینید تا یک مجموعه تلویزیونی؟
فیلمنامهای که نوشتهام برای یک فیلم سینمایی است و حالوهوای سینمایی دارد. رؤیایم این است که آن را به زبان انگلیسی بسازم چون میتواند تماشاگران بسیار بیشتری داشته باشد.
قدم بعدی برای «آدمکشها» چیست؟
خب، یک فیلمنامه دارم که کار بسیار زیادی روی آن انجام دادم و حاصل سالها تحقیق است. به دنبال کسی هستم که علاقهمند به تولید آن باشد. با تعدادی از سرمایهگذاران خاورمیانهای صحبت کردهام. صنعت سینما در این محل خیلی قدرتمند شده است، بهخصوص در منطقه خلیج فارس. باور دارم برای این فیلم خیلی مهم است که شرکای قوی و قدرتمندی از تمام جهان داشته باشد. فکر میکنم بخشی از پول تولید فیلم باید از خاورمیانه بیاید و باقی آن از جاهای دیگر.