کهنهکار تا به امروز پرفروشترین فیلم جدول گیشهی نمایش سینماهای کره جنوبی در سال 2015 است. این فیلم با جذب نزدیک به سیزدهونیم میلیون تماشاچی بیش از 92 میلیون دلار فروش کرده است. این کمدی اکشن اجتماعی و دلهرهآور با این رقم فروش تبدیل به سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای کره جنوبی شد. ریو سیونگوان کارگردان 41ساله فیلم از سال 2000 تا به حال فقط هشت فیلم بلند سینمایی ساخته و دستیار فیلمسازانی مثل پارک چان ووک بوده است. داستان فیلم جنجالی او درباره یک کارآگاه پلیس سرسخت است که میخواهد یک نواب جوان فاسد را شکار کند. در کنار تماشاگران معمولی، منتقدان هم کهنهکار را پسندیده و نقدهای مثبتی برایش نوشتهاند. سیونگوان در گفتوگو با نشریهی «اسکرین اینترنشنال» درباره فیلم و شرایط ساخت آن صحبت کرده و جنبههایی تازه از وضعیت فیلمسازی در کره جنوبی را هم برملا کرده است.
پس از فیلم غیرعادلانه (2010) چهطور شد که دوباره در این فیلم سراغ فساد شرکتهای سهامی رفتید؟
بعد از آنکه جنگ سرد تمام شد، اقتصاد کره بهسرعت رشد کرد. اما به دلیل اینکه خانوادهها برای مدت زمانی طولانی از سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی منع شده بودند، پدر و مادرها ناگهان به فرزندانشان گفتند به خارج بروند و از این طریق پول به دست بیاورند. به آنها گفته شد به هر شکل که میتوانند، هر چهقدر پول میخواهند به دست بیاورند. این مسأله موفقیت بسیار زیادی برای کره به همراه داشت، ولی همراه خودش فساد زیادی هم آورد. مثل غیرعادلانه فیلمنامهی کهنهکار را بر اساس حوادث و ماجراهای جنایی محیط دوروبرم نوشتم. این حوادث در اینجا و آنجای کره اتفاق افتادهاند. زمانی که درباره این پروندهها چیزهایی شنیدم، بسیار خشمگین شدم. احساس کردم بهترین انتقام این است که فیلمی درباره این موضوع بسازم. موفقیت بالای مالی فیلم در کره، حکایت از آن میکند که بسیاری از کرهای هم مثل من فکر میکنند.
دولت کره جنوبی به اندازهی کافی تلاش میکند این گونه جرمها و جنایتها را مهار کند؟
تمام کشورهایی که سیستم کاپیتالیستی دارند، با چنین موضوعهایی دستبهگریبان هستند. فکر میکنم پرسش اصلی این است: «آیا کسانی که این جرمها را مرتکب میشوند، به صورت قانونی مورد پیگرد و قضاوت قرار میگیرند؟» قضاوت واقعی باید در یک دادگاه صورت گیرد. اما سیستم قضایی ما هنوز با انجام چنین کاری فاصلهی زیادی دارد. در این فیلم، فساد در سطوح متفاوتی وجود دارد. میخواستم بر روی این نکته تأکید کنم که هر آدمی میتواند این کارها را انجام دهد. بازرس پلیس فیلم سیو دو چیول (که نقش او را هوانگ جونگ مین بازی میکند) آدم کاملی نیست. از برخی جهات شخصیت او شبیه همان ابرتاجری است که دربارهاش در حال تحقیق است. هدفم خلق شخصیتهایی چندوجهی بود تا تماشاگران بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
این فیلم، اکشنی پرجستوخیز و ماجراجویانه با صحنههای تعقیبوگریز زیاد است. میتوانیم از آن به عنوان بزرگترین کار سینماییتان اسم ببریم؟
آخرین فیلمم پروندههای برلین هزینهی تولید بالاتری داشت. اما از آنجا که شروع به ساختن فیلمهای مستقل کردهام، میدانم آنها را چهگونه بسازم که پرخرجتر از آنچه هستند به نظر برسند. کل کار ما در زمان تولید کهنهکار 72 روز طول کشید و هزینهی تولید هم بین شش تا هفت میلیون دلار بود. در مقایسه با هالیوود، این رقم برای یک فیلم اکشن حداقل هزینه به حساب میآید. یاد گرفتهام چهگونه سوراخسمبهها را ببندنم. برای مثال، در صحنهی تعقیبوگریز نهایی، یکی از بازیگران ماشین موستانگ میراند. ما دو ماشین مستعمل داشتیم. وقتی یکی از آنها سقوط کرد، بازسازیاش کردیم و آن را فروختیم.
در اینجا دوباره با هوانگ جیونگ مین کار کردهاید که در غیرعادلانه هم بازی داشت. همکاری دوبارهتان چهگونه بود؟
هرچه بیشتر فیلم میسازم، به اهمیت ترکیب بازیگران بیشتر پی میبرم. حالا وقتی فیلمنامهای مینویسم، تلاش میکنم تجسم کنم کدام بازیگر قرار است این یا آن نقش را در آن بازی کند. همچنین قبل از انتخاب رسمی بازیگران برای نقشهای مختلف، سعیام این است که با این بازیگران دیدارهایی داشته باشم. با آنها در این باره صحبت میکنم که شخصیتهایشان چهگونه باید به تصویر درآیند. زمان کار کردن با هوانگ جیونگ مین احساس راحتی میکنم. او میداند چهگونه کار میکنم و کلی طرح و ایده دارد.
با ارجاع به جانگ یون جو به عنوان خانم بونگ، شخصیتهای زن فیلمهایتان آدمهای مقتدری هستند. این ویژگی زنهای کره جنوبی است؟
زنان کرهای قوی هستند. همیشه فکر میکنم زنان باهوشتر از مردان هستند، زیرا جهان توسط مادران رهبری و اداره میشود. فیلمهایی را دوست دارم که زنان قوی و بزرگ در آنها حضور دارند. در عین حال، قراری هم با همسرم داشتم که بر اساس آن مجبور بودم یک شخصیت قوی زن را در فیلمم به تصویر بکشم!
در صحنههای زدوخورد از چه تکنیکی استفاده کردید و طراحی این صحنهها چهگونه بود؟
همکاری بسیار نزدیکی با مسئول طراحی صحنههای رزمی و بدلکاری داشتم. او گروه مخصوص خودش را داشت و ما تلاش کردیم تا بازیگران بتوانند تا حد امکان خودشان این صحنهها را بازی کنند. هر بازیگری که با من کار میکند این نکته را میداند که باید آمادهی بازی در چنین صحنههایی باشد و یک سری تجربههای تازه را پشت سر بگذارد. در رابطه با این فیلم، از اصل اولیهی کمدی/ اکشنهای اسلپاستیک استفاده کردیم تا تماشاگران به کمک آن بتوانند راحتتر با صحنههای خشن پایانی فیلم کنار بیایند. در طول فیلم، هیچوقت آن حس شوخطبعی را از دست ندادم.
کسی هم سر صحنهی فیلمبرداری زخمی شد؟
بازیگران و بدلکاران کارشان را جدی میگیرند و دوست دارند بیشتر از آنچه نیاز است کار کنند و تواناییشان را نشان بدهند. به عنوان کارگردان همیشه بیشتر میخواهم و به آنچه موجود است قانع نیستم. پس جواب پرسشتان مثبت است. همیشه سر صحنهی فیلمبرداری حادثه و جراحت داریم. راستش را بخواهید، چندتا از صحنههایی را که با حادثه همراه بودند، در دل فیلم قرار دادم! یکی از رانندگان ما از شدت جراحت داشت میمرد. اما وقتی مرا دید اولین چیزی که پرسید این بود که صحنهی مربوط به او خوب و قابلقبول بوده است یا خیر! این همان سطح بیپروایی و بیکلهبودنی است که با آن سروکار دارم.
از پروژههای بعدیتان بگویید؟
چندتا در دست دارم که یکیشان مربوط به روزشمار واقعی زندگی کارگرانی است که در دوران جنگ جهانی دوم تلاش دارند از هیروشیما فرار کنند. برای کرهایها این یک داستان پردرد و پررنج است. به دنبال نویسندهای هستم که در نگارش این فیلمنامه به من کمک کند. در عین حال، قصد دارم قسمت دوم کهنهکار و پروندههای برلین را هم بسازم.