سینمای ایران » گزارش1396/09/27


نشان‌های فیروزه و پرسش‌های بی‌پاسخ

متن و حاشیه یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» در یک نگاه

امید نجوان

 

کاخ جشنواره از چهارسو
یازدهمین دوره‌ی «سینماحقیقت» در حالی به پایان رسید که بیش از هر زمان دیگری لزوم انتخاب یک مکان دائمی و همچنین سامان‌دهی تماشاگران و مخاطبان اصیل این جشنواره، توجه همگان را به خود جلب می‌کرد؛ به‌خصوص در روزهای پایانی هفته که رهگذرانِ علاقه‌مند به سینما نیز در کنار طرفدارانِ پروپاقرصِ سینمای مستند به خیل مخاطبان این جشنواره ‌پیوستند و ظرفیت محدود تالارهای نمایش آن را دیگر غیرقابل تحمل کردند!

برخی رایگان بودن نمایش فیلم‌ها و عدم اختصاص کارت ورود به سالن‌ها را علت اصلی این استقبال می‌دانند و برخی دیگر معتقدند جذابیت غیرقابل انکار سینمای مستند و به‌خصوص فیلم‌های تأثیرگذار و تولید شده در سال‌های اخیر باعث این اقبال و توجه چشم‌گیر شد. اما واقعیت این است که حتی اگر تمام این عوامل را هم در استقبال از «سینماحقیقت» مؤثر بدانیم، نباید انکار کرد که علت اصلی، عدم تمرکز مدیران و برگزارکنندگان جشنواره بر مخاطبان اصلی و حرفه‌ایِ چنین جشنواره‌ای است که به طور اختصاصی سینمای مستند و دستاوردهای آن را هدف گرفته اما نحوه‌ی اجرای آن، متأسفانه چنان که باید، تخصصی و در راستای پاسخ به نیاز مخاطبان واقعی سینمای مستند نیست.

دبیر محترم جشنواره که نقش بسیار مهمی در ادامه‌ی حیات و گسترش چشمگیر فعالیت‌های آن داشته و دارد، در گفت‌وگو با نشریه‌ی روزانه به ایده‌ی ظاهراً ناکامِ مدیران جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، در ساخت یک طبقه‌ی مجزا بر روی مجتمع «چارسو» اشاره کرده است و گفته مسئولان وزارت ارشاد سال‌هاست ایده‌ی طراحی و ساخت یک بنای بزرگ و متناسب با برگزاری جشنواره‌هایی از این قبیل را در سر می‌پرورانند. اما نکته این‌جاست که این‌ها در حال حاضر فقط و فقط ایده‌هایی هستند که بهره‌برداری از آن‌ها ممکن است مدت‌ها و شاید حتی سال‌ها طول بکشد! پرسش این است که آیا تا هنگام بهره‌برداری از کاخ، ساختمان یا به عبارتی دیگر محل دائمیِ جشنواره‌های مهم و تخصصی که هنوز ساخته نشده است، باید به همین نحوه‌ی شلوغ و بدون سهمیه در برگزاری رضایت دهیم یا با برنامه‌ریزی دقیق و اصولی (از آن نوع که در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر جواب داده) می‌توان جای بی‌نظمی، شلوغی و اعتراض‌های قابل رفع در تالارهای نمایش فیلم را گرفت؟ پاسخ روشن است: اگر مدیریت «سینماحقیقت» مخاطبان عادی و سینماروهای معمولی را هدف اصلی قرار داده است که برگزاری به همین روش، کافی و در بخش‌هایی (نظیر اجرای کارگاه‌های تخصصی و نشست‌های نقد و بررسی) حتی می‌توان گفت کم‌وبیش اضافی‌ست! اما اگر قرار است از مسیر نمایش این فیلم‌ها و نگاه تخصصی به آن‌ها استعدادها و امیدهای آینده‌ی این شکل «خاص» از فیلم‌سازی شناسایی شوند و مورد تشویق قرار گیرند باید پذیرفت این جشنواره متأسفانه در دوسه دوره‌ی اخیر خود کمی به سوی بیراهه گام برداشته است. در چنین شرایطی برگزاریِ «دیدار و گفت‌وگوی بی‌واسطه با سازندگان فیلم‌ها» - که البته امسال با حذف برنامه‌ی «معرفی فیلم‌ها پیش از نمایش آن‌ها» همراه بود - را می‌توان کم‌اثر، بی‌هدف و تا حدودی باری به هر جهت دانست؛ چنان که در شلوغی و هنگامه‌ی برگزاری این جلسه‌ها آن هم در چندقدمی «بازار فیلم» و سایر بخش‌های شلوغ جشنواره، همواره صدای اعلانِ برنامه‌ یا برنامه‌های بعدی توسط گوینده‌ی مجتمع شنیده می‌شد؛ و به تعبیری نشان می‌داد هدف اصلی، برگزاری و اجرای تمام برنامه‌های پیش‌بینی شده است؛ حالا شاید کمی غیرجذاب، بی‌تأثیر و کمی هم در حاشیه!

سیب‌های گازخورده و تأیید عمومی
کاهش چشمگیر اعتراض‌های معمول و همیشگی به نحوه‌ی انتخاب فیلم‌ها، به‌خصوص در دو دوره‌ی اخیر، بیش از آن که حاصل درایتی مثلاً از پیش فکر شده باشد، بی‌شک، محصول توجه بیش از اندازه به مقوله‌ی عرضه و تقاضاست. پذیرش نسبتاً سهل‌گیرانه‌ی فیلم‌هایی که هر سال تعدادشان بیش‌تر و بیش‌تر هم می‌شود اما متأسفانه در غیبت مدیران میانی که قاعدتاً باید نقش استاد راهنما (در دانشکده‌ها و آموزشگاه‌های سینمایی) یا حتی تکمیل‌کننده‌ی «تحقیق» و «پژوهش» (در مراکز تولید آثار مستند) را بر عهده داشته باشند، بیش‌تر شبیه سیب‌های گازخورده و در گوشه‌ای رها شده‌اند تا چیزی دیگر! فیلم‌هایی که سازندگان‌شان فقط موضوع و سوژه‌ی جذاب و مناسبِ کار را برگزیده‌اند؛ و در نهایت تعجب، گسترش، پرورش و تکمیل کارها را به حال خود رها کرده‌اند! ارائه‌ی تحلیل در این باره - که نیازمند اشاره و تأکید بیش‌تری‌ست - را به فرصتی دیگر موکول می‌کنیم اما آن‌چه بدیهی‌ به نظر می‌رسد‌ تساهل آشکار در انتخاب تعدادی از فیلم‌ها و کمک به راهیابی و حضور آن‌ها در جشنواره است؛ نکته‌ی مهمی که باعث شده تعدادی از مستندهایی که بیش‌تر در قالب برنامه‌های تلویزیونی یا حتی تحقیقات تصویری (آن هم برای کمک به ساخت فیلم) قابل ارزیابی هستند در جمع مستندهای‌ برگزیده‌ی سال حضور داشته باشند! مستندهایی که حضور در بخش مسابقه‌ی جشنواره کافی‌ست تا سازندگان‌شان رای منتقدانِ خود را بی‌اثر بدانند؛ و این - به‌سادگی - یعنی کمک به کاهش سطح سلیقه‌ی مخاطب؛ یعنی پذیرش آن‌چه از صلاحیت کافی و لازم برخوردار نیست، اما متأسفانه از تأیید عمومی برخوردار است!

پیش‌بینی و انتظار
جوایز یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» در حالی به سازندگان این دوره اهدا شد که می‌توان گفت مستند ترور سرچشمه (محمدحسین مهدویان) بزرگ‌ترین غایب و در حقیقت بازنده‌ی اصلی مراسم اختتامیه بود. به نظر می‌رسد این فیلم که در کنار بانو قدس ایران (مصطفی رزاق‌کریمی) جزو پرسروصداترین مستندهای سال به شمار می‌رود (به این فهرست می‌توان فیلم‌های سیاسی و حساس دیگری را نیز افزود) که متأسفانه بدون هیچ دلیل واضحی به صورت کامل نادیده گرفته شد؛ و این در حالی‌ست که پیش‌بینی می‌شد جوایز اصلی جشنواره، دست‌کم در بین این دو فیلم تقسیم شود! اما نکته این‌جاست که طبق اعلام رسمی ستاد خبری جشنواره که در روز نخست برگزاری منتشر شد، این فیلم به درخواست تهیه‌کننده‌اش (عروج فیلم) از بخش «مسابقه‌ی ملی» و همچنین «جایزه شهید آوینی» کنار گذاشته شد و اصلاً به همین خاطر نمایش افتتاحیه‌ی آن منتفی شد! نیازی به توضیح ندارد که نفسِ برگزاری جشنواره‌ها بیش از آن که معطوف به برآورده کردن پیش‌بینی‌هایی از این قبیل باشد، معرفی استعدادهای کشف‌نشده و حمایت و قدردانی از آن‌هاست؛ استعدادهایی که غیبت معنی‌دارشان در این دوره از جشنواره «سینماحقیقت» مناسب‌ترین فضا را برای قدردانی نهادهای حکومتی از خود فراهم کرده بود و شاید سلیقه و نگاه هیأت داوران این دوره از جشنواره، مانع از طرح انتقادهای بیش‌تری نسبت به نهاد برگزارکننده‌ی جشنواره (مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) شده باشد؛ نهادی دولتی که باید پذیرفت در حال حاضر و در غیبت و کم‌کاریِ سایر سازمان‌های مرتبط با تولید فیلم‌های مستند،‌ تنها مرجع برای تولید، نمایش و حمایت از این گروه فیلم‌سازهاست؛ فیلم‌سازانی که با انتخاب مستندسازی به عنوان یک حرفه‌ی دشوار اما بسیار شکننده و فاقد امنیت شغلی، حقیقت را دنبال می‌کنند، با دشواری‌ها کنار می‌آیند و البته گوشه‌چشمی هم به آینده دارند.

 

کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:

https://telegram.me/filmmagazine

آرشیو

کتاب کاریکاتورهای مسعود مهرابی منتشر شد
فیلم ۷۶۰۰ به نویسندگی و کارگردانی بهروز باقری
 اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی برگزار شد
فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۵۴)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: