در مراسمی به همت انجمن نویسندگان و منتفدان سینمایی، اختتامیهی چهارمین جشنوارهی نوشتار سینمایی پس از وقفهای کوتاه در برگزاری - که یک سال و نیم طول کشید - شامگاه سهشنبه (ششم مهر) در هتل انقلاب تهران برگزار شد. نویسندگان و منتقدان با ارسال داوطلبانهی آثار خود که بین سالهای 92 تا 95 چاپ شده، در گزینش شرکت کرده بودند و داورانی متشکل از خسرو دهقان، مهرزاد دانش، احمد توکلی، فریدون صدیقی و امیرعلی نجومیان برگزیدهها را انتخاب کردند. البته ابتدا حسین معززینیا قرار بود یکی از داوران باشد اما به دلیل کسالت، حضورش منتفی شد.
یکی از امتیازهای مثبت در شیوهی داوری این بود که همهی مطالب بدون نام نویسنده و بدون نام نشریهی مورد نظر، توسط داوران خوانده شد که نشان میدهد دستاندرکاران جشنواره سعی کردهاند عدالت و مساوات را رعایت کنند و به این شیوه، نام و سابقهی نویسنده و یا حتی رفاقت احتمالی داوران با برخی شرکتکنندهها، ملاک جایزه نمیشود و ملاک اصلی کیفیت متن است تا شاید کار نویسندههای کمنامونشان هم دیده شوند. امتیاز مثبت دیگر تجلیل از خبرنگار سینمایی درگذشته، علی وزینی بود که با پخش کلیپ و حضور والدینش برگزار شد. نکتهی تلخ این تجلیل، اظهارات پدر او بود که مسئولان و پزشکان بیمارستان «نمازی» شیراز را مقصر اصلی مرگ فرزندش اعلام کرد تا یک بار دیگر سهلانگاری برخی پزشکان حتی در چنین مراسمی هم برجسته شود. ویژگی تحسینبرانگیز دیگر مراسم، انتخاب کتاب دوجلدی «رؤیای صادقه» نوشتهی بهزاد رحیمیان برای جایزه دادن به برگزیدگان بود که جزو بهترین کتابهای سینمایی چند سال اخیر است. کتابی حاوی مستندات سالهای آغازین سینما در ایران که نشر «نظر» منتشر کرده و مثل دیگر آثار رحیمیان سرشار از احترام به شعور مخاطب است و طبعاً برای برگزیدگان، جایزهی نفیسی محسوب میشود.
نکتهی عجیب و غریب اهدای جوایز، کمیت برگزیدگانش بود. طوری که برای هر جایزه گاهی سه نفر برنده میشدند. بهخصوص برای جایزهی نفر سوم که اغلب نام سه نفر اعلام شد! یعنی برای هر جایزه بیش از پنج نفر برنده شدند. کیوان کثیریان رییس سابق انجمن و عضو فعلی شورای مرکزی در پاسخ به این انتقاد میگوید: «من هم موافقم که تعداد جوایز زیاد است، اما داوران ما بیشتر رویکرد حمایتی و تشویقی از نویسندگان را در نظر داشتند. باید در نظر گرفت که وقتی جشنوارهی مطبوعات سینمایی در تمام این سالها اینقدر مهجور بوده و همین دوره هم بعد از حدود دو سال برگزار شده، بایستی کمی شرایط حمایتی را در نظر گرفت تا انگیزهها بیشتر شود.» درکل حدود هشتاد نفر در این جشنواره شرکت کرده بودند و یکچهارم این افراد جایزه گرفتند، تا یک بار دیگر عنوان دورهمی به این مراسم از سوی برخی داده شود. برخی نکتهها هم بهتر بود ابتدای مراسم عنوان شود و نه انتهایش. مثلاً اینکه این جشنواره، جشنوارهی انتخاب بهترین مطالب از میان کل آثار چاپ شده در مطبوعات سینمایی پنج سال اخیر نیست، بلکه خود نویسندگان، داوطلبانه مطالبشان را فرستادند و محدودهی کمی از نویسندگان سینمایی را در بر میگیرد. این نکته از این جهت حائز اهمیت است که دریابیم اغلب نویسندگان دو نشریهی تخصصی سینمایی یعنی ماهنامهی «فیلم» و فصلنامهی «سینما و ادبیات» در این جشنواره شرکت نکرده بودند.
حواشی این مراسم طبق معمول بر متن غلبه کرد. ابتدا قرار بود مجری شخص دیگری باشد که در لحظهی آخر کثیریان جایگزینش شد و همین جابهجایی باعث شد بینظمیهای بعدی رخ دهد. شکل برگزاری مراسم که مدعوین دور میزها نشستند و با هم صحبت میکردند، به مرور مراسم را از حالت رسمی خارج کرد، طوری که صدای مجری به زحمت شنیده میشد و برای اغلب برگزیدگان تشویقی صورت نمیگرفت. کثیریان در این باره میگوید: «این شکل نشستن طبیعی است که ضعفهای خودش را داشته باشد اما بیشتر باید به این نکته توجه کنیم که بهتر است فضا طوری طراحی شود که برای یک بار در سال، اعضای انجمن حتی با خانوادههایشان در این مراسم شرکت کنند و مثل هر صنف دیگری، تبادل تجربه و نظر صورت بگیرد.» یکی از اسپانسرهای مراسم هم شرکت کفش شیما بود که در کنار لوح و تندیس، حوالهی خرید کفش نیز به برندگان اهدا شد.
اما جایگاه و رسالت و تأثیر این جشنواره چیست؟ یکی از حسنهای برگزاری این است که همکاران مطبوعاتی شاید برای یک بار در سال همدیگر را ملاقات میکنند، چرا که غیر از جشن منتقدان که بیشتر حضار سینماگر هستند، این جشنواره تنها مجالی است که میشود همکاران را دید و از این جنبه میتوان به مراسم امتیاز مثبت داد که پذیرایی آبرومندانهای هم انجام شد. هر چند حجم زیاد این احوالپرسیها منجر به شلوغی بیش از حد میشد. امتیاز مثبت دیگر به تجلیلها در بخش جنبی جشنواه بود. بخشهایی مثل طنز و کاریکاتور و رسانهی برگزیده که در هیچ جشنوارهای آثارشان مورد ارزیابی قرار نمیگیرد و منزلت چنین جشنوارهای را بالا میبرد. در انتخاب داوران هم سعی شده بود که از کارشناسان معتبر و پرسابقه استفاده شود که همین مورد به اعتبار و وزن جشنواره میافزاید.
اما تأثیر این جوایز و جشنواره چیست، وقتی در همهی دورهها اسامی مشابه به عنوان برنده اعلام میشوند؟ وقتی تعداد زیادی از معتبرترین منتقدان نشریات مطالبشان را نمیفرستند، شاید چون جشنواره را معتبر نمیدانند. اینجا انتقاد برخی منتقدان برجسته میشود که در کل ماهیت و تأثیر انجمن را زیر سؤال میبرند. آنها میگویند که انجمن حدود 500 عضو دارد، اما فقط حدود 100 نویسنده و منتقد در ایران داریم، پس آن چهارصد نفر چه کسانی هستند؟! یا چرا صرفاً به خاطر گرفتن کارت جشنواره هر کسی را بدون هر سابقهای در انجمن عضو میکنند؟! پاسخ اعضای شورای مرکزی معمولاً این بوده که طبق اساسنامهی انجمن رفتار میشود و کیفیت مطالب اعضا و بررسی صلاحیت آنها صرفاً به آثار چاپشده مربوط میشود و نه ارزش آثار چاپشده. هر چند خود انجمن هم گاه این انتقاد را پذیرفته. مثلاً کثیریان در مجمع منتقدان که سال قبل برگزار شد، اعلام کرد که بهتر است مشاوران رسانهای و دوستانی که به عنوان روابط عمومی فیلمها فعالیت میکنند، از انجمن خارج شوند. دلیلش را هم ارتزاق این دوستان از جایی غیر از نوشتن اعلام کرد. کثیریان اعتقاد داشت که علت اصلی اینکه انجمن منتقدان خانهی سینما، عضو فیپرشی (انجمن منتقدان بینالمللی) نیست، همین است که عنوان شده برخی از این اعضا بازده مالیشان از بدنهی سینماست. هر چند تاکنون اقدامی برای حل این معضل انجام نشده و باید دید شورای مرکزی انجمن چه تدبیری میاندیشد.
از سوی دیگر برخی از منتقدان این جشنواره اعتقاد دارند که تفکیک این جشنواره از جشن منتقدان، چون از زیرمجموعهی خانهی سینما به شکل محسوسی خارج میشود، باعث شده که برگزارکنندگان نتوانند آن طور که باید و شاید مراسمی در خور شأن نویسندگان و منتقدان برگزار کنند. در پاسخ این این ادعا هم میتوان به بودجهی ناچیز انجمن اشاره کرد که به هر شکل ممکن و بدون حمایتهایی که جشنوارههای دیگر معمولاً در حد بودجههای ده میلیاردی دارند، همین که این جشنواره را برگزار میکنند، باز هم جای تحسین دارد. مثلاً در همین جشنواره اعلام شد که قرار بوده محمد حیدری (مدیر عامل موزهی سینما و دبیر جشنوارهی فجر) هزینهی کتابهای اهدایی این مراسم را متقبل شود، اما هنوز پولی ندادهاند!