قطار 1395 با زیباییها و زشتیهایش به ایستگاه آخر رسیده و این روزها با دلِ روشن و شور و شوق به پیشواز سال نو میرویم؛ سالی که چشم امیدمان به برکت و عطای آن است. سال گذشته سال حادثههای بزرگ و اندوههای سنگین بود، سال هیاهو و رویداد، پیروزیهای افتخارآمیز و شکستهایی که از همین حالا شروع کردهایم به فراموش کردنشان. آنقدر اتفاقهای رنگارنگ افتاد و آدمهای ریز و درشت آمدند و رفتند که به یاد آوردنشان نیاز به ورق زدن آلبومی هزاربرگ دارد. اما با تمام این فراز و فرودها و با وجود حالوهوای متغیرش، سال 95، سالی پرماجرا و پرکار بود که تأثیر رویدادهایش تا مدتها بعد باقی خواهد ماند. شاید بیش از هر چیز، تلخیهای زمستانش به یاد بماند و آن تیر ماه نفرینشده که عباس کیارستمی را از سینما و فرهنگ ایرانی گرفت.
ماهنامهی «فیلم» سال 95 را مثل هر سال دیگری با امید و خوشبینی آغاز کرد و با تمام دشواریها و فراز و نشیبها، خرسندیم که همچنان امیدوارانه به بدرقهی آن نشستهایم و چشمبهراه سال بهتر و حال بهتریم. با وجود تمام مشکلات، امسال توانستیم دو ایدهی مهم را اجرایی کنیم: در آستانهی سیوپنج سالگی «رنگی» شدیم و بلافاصله نسخهی اپلیکیشن مجله را آمادهی انتشار کردیم که هر شماره همزمان با نسخهی چاپی منتشر میشود. هر کدام از این دو ایده، در بین همراهان وفادار «فیلم» مخالفان و ناراضیانی دارد، میدانیم. اما الزام زمانه و تغییر آداب رسانه را نمیتوان نادیده گرفت و ما هم ناگزیر با این امید که بهتر بتوانیم نیازهای نسلهای مختلفی از خوانندگان مجله را برطرف کنیم با این آداب همسو شدیم. امیدواریم این تغییرها، شروع مسیر موفقیتآمیز تازهای باشد که در نهایت رضایت همراهان همیشگیمان را به دنبال داشته باشد.
در سال 1395 کوشیدیم ایدههای تازهای را در وبسایت ماهنامهی «فیلم» اجرا کنیم و ایدههای خوب سال گذشته را تداوم ببخشیم؛ از یک سو بخشهای «از کنار هم میگذریم» (به همت شاهپور عظیمی) و «آسیاتک» (با تلاش کیکاوس زیاری) ادامه یافتند و اولین سال کاملشان را پشت سر گذاشتند، و از سوی دیگر «میز خبر» راهاندازی شد که در بیشتر شنبههای سال تقدیمتان شد. بخشهایی هم نظیر «آگراندیسمان» (نگاهی به ترکیببندی و وجوه بصری فیلمهای شاخص) و «گپ دونفره درباره فیلمهای روز ایرانی و خارجی» بودند که به دلایل مختلفی طبق برنامه پیش نرفتند. در ایام جشنواره فیلم فجر هم ایدهی گزارشهای روزانه از فیلمهای سالن برج میلاد (یا با عنوان پُرطمطراق رسانهپسندش «کاخ جشنواره») را در کنار نقدها و مطالب معمول (که البته بر حجم یادداشتهای روزانه افزوده شد) قرار دادیم تا در سینماییترین روزهای سال هم کار تازهای کرده باشیم؛ و البته که مزدمان را از سینمادوستان و خوانندگان همیشگی سایت ماهنامهی «فیلم» گرفتیم.
در سال 95 نهفقط در روزهای معمول سال، بلکه در ایام جشنواره فجر هم به رکوردهای جدیدی در زمینهی بازدید روزانه از سایت دست یافتیم که فقط و فقط نشان از قدرشناسی شما همراهان همیشگی و وفادارمان دارد. بیشک ما هم انگیزهای دوچندان پیدا کردهایم تا در سال جدید بیش از گذشته در جهت تأمین نظر شما گام برداریم. اما با وجود دستاوردهای سال گذشته میدانیم که همیشه رکورد جدیدی برای شکستن و موفقیت تازهای برای دستیابی وجود دارد و همیشه میتوان بهتر از گذشته بود. ایدههای تازهای داریم که بهخصوص از بُعد ژورنالیستی میتوانند جذابیت ویژهای داشته باشند. در عین حال بخشهای ثابت سال گذشته هم به قوت خود باقی میمانند و در تهیهی آنها سعی میکنیم کیفیت را هرچه بیشتر ارتقا دهیم.
یکی از بزرگترین آرزوهای ما در سال جدید این است که نسلهای جوانتر از دام تریبونهای بیهویت مجازی رها شوند و از وادی اظهار نظرهای شتابزده و خشمآمیز بگریزند. بخش «نقد خوانندگان» - که در سالهای اخیر به سایت ماهنامهی «فیلم» راه یافته است - چند دهه است که با هدف حمایت و معرفی نویسندگان خوشذوق و خوشآتیه فعالیت میکند و یاران قدیمی «فیلم» میدانند که چه چهرهها و نامهایی حاصل این تلاشاند. اما متأسفانه با ظهور شبکههای مجازی پرشمار، این بخش مثل سابق با انبوهی از نوشتههای پرشور علاقهمندان مواجه نیست و انگار در این مورد هم سقف رؤیاهایمان کوتاهتر شده است. به هر حال امیدواریم در سال جدید جوانترهای علاقهمند و پویا هرچه بیشتر به اهمیت و جایگاه رسانهای بیندیشند که آن را برای اظهار نظرهای تخصصی خود برمیگزینند و در کل هدفشان از نگارش نقد فیلم، پیشرفت در این حوزه است.
سال 1395 بیشباهت به دنیای آشفته و پوچ من دیگو مارادونا هستم (بهرام توکلی، 1393) نبود؛ و حالِ ما هم در این آخرسالی بیشباهت به شخصیت «مقاوم» گلاب آدینه نیست که یک تنه از اتاق عمل جان سالم بهدر برد! پس ما هم «پایان شاد»ی برای خودمان ترتیب میدهیم و حالا که زمستان سرد بهسر آمده است و سبزی و طراوت در حال چیرگی بر طبیعت و دنیای پیرامون است، به نوبهی خودمان با این تحول و بهار همراه میشویم و در آستانهی حلول سال نو و آغاز فروردینی دیگر، برای تمام مردم و بهخصوص دوستداران فرهنگ و هنر سرزمینمان آرزوی سلامتی و عزت و شادمانی داریم. بهار دامن سبز و گلافشانش را بر کوه و دشت و دمن کشیده و زیر سایهی خرم و شادابش تمام زشتیها و کمبودها و غمها و گلایهها رنگ میبازند. از فرصت استفاده کنیم، فروردین را دریابیم و دلهایمان را به گلگشتی در بهار شادمان 96 مهمان کنیم.
از ما مهربانی و شادمانیست که میماند؛ باقی میگذرد...
بهارتان شادمان، دلتان خرم و بیغم