هفتهای که گذشت مصادف بود با روز خبرنگار؛ روزی که بهانهای میشود تا این بار خود آنها به تیتر و خبر بدل شوند و در جایگاه سوژه قرار بگیرند. واقعیت این است که خبرنگاری در جامعه ما بهتدریج بهاصطلاحی کشدار و پُرگستره بدل شده است که روزنامهنگار و منتقد و ستوننویس و مقالهنویس و حتی صفحهآرا و گرافیست مطبوعاتی را هم در بر میگیرد و مفهومی عام در ژورنالیسم شد.
این درهمتنیدگی و عدم تفکیک حرفهای موجب شده تا همه مشاغل و موقعیتهای حرفهای در حوزه فعالیت رسانهای یکی فرض شوند و هویت حرفهای آنها از هم منفک نشود. واقعیت این است که خبرنگاری از حیث تعریف آکادمیک و تخصصی به یکسری فعالیتها و مأموریتهای ناظر است که با روزنامهنگاری یا حتی سردبیری و دبیرسرویس بودن و در حوزه سینما بهویژه با منتقد سینما بودن متفاوت است و هر کدام حیطه وظایف مشخصی دارند؛ اگرچه ممکن است همه آنها زیر سقف یک رسانه خاص قرار گیرند و کارهایی مشابه انجام دهند.
بحث ما در این یادداشت به شکل ویژه در حوزه سینماست و تفاوتهایی که بین خبرنگار و منتقد سینما وجود دارد. پیش از هر چیز باید اشاره کنم که تأکید بر تمایز حرفهای و ماهوی این مشاغل یا وظایف به معنای برتری یکی بر دیگری نیست بلکه مسأله بر سر تمایزپذیری آنهاست تا خلط مبحث و در اینجا خلط مشاغل صورت نگیرد. خبرنگار سینمایی فردی است که در حوزه سینما و مسائل پیرامونی آن دست به تولید و انتشار خبر میزند و صرفاً نقش انتقالدهنده خبر یا پیام را دارد اما منتقد سینمایی یا منتقد فیلم کسی است که به طور مشخص و به شکل تخصصی به نقد و بررسی فیلمها یا مسائل سینمایی میپردازد. در واقع کار خبرنگار سینمایی، اطلاعرسانی و گزارشگری است و کار منتقد، نقد و بررسی و تحلیل. به عبارت دیگر، خبرنگار به بازتاب و انعکاس رخدادهای سینمایی میپردازد اما منتقد از منظر زیباییشناسی به تحلیل و تفسیر آنها دست میزند. البته این به معنای عدم توانایی خبرنگار در تحلیل اخبار نیست. ممکن است خبرنگاری صاحب نظر و قوه تحلیل هم بوده و در قالب گزارش یا یادداشت به تفسیر خبر هم بپردازد اما به شکل اولی و غالب، خبرنگاران مفسران خبر نیستند بلکه انتقالدهندگان خبرند و این خود یک هنر ویژه در نویسندگی است به این معنا که آنها با تسلط بر تکنیکها و تمهیدهای خبرنویسی به تنظیم حرفهای خبر دست میزنند و آن را خواندنی میکنند. ضمن اینکه خبرنگاران با استفاده از آیتمهایی مثل مصاحبه و گزارش میتوانند به یک عنصر و عامل تأثیرگذار در مناسبات سینمایی بدل شوند اما نقد فیلم یک کار تخصصی و مستقل است که صرفاً مبتنی بر عنصر خبر نیست و نیازمند آشنایی و تسلط فرد بر اصول زیباییشناسی، فیلمشناسی و اطلاعات جانبی در حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی، شناخت ادبی و تئوریهای نظری در زمینه فیلم است.
اما آنچه در سالهای اخیر شاهد هستیم آش شلهقلمکاری است که خبرنگار سینما در مقام منتقد ظاهر شده است و درباره یک فیلم نهفقط اظهار نظر تخصصی که حتی حکم صادر میکند یا فردی با یکیدو مطلب مطبوعاتی که بیشتر به خاطرهنویسی یا ریویوی فیلم شباهت دارند، خود را منتقد معرفی میکند. این اتفاق بهویژه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی زیاد رخ میدهد. خبرنگاری که دو خط درباره یک فیلم را به پست اینستاگرامی خود تبدیل میکند، خود را منتقد میداند و زیر مطلبش هشتک منتقد سینما میزند. از سوی دیگر به عنوان منتقد در جدول ارزشگذاری فیلمها حضور دارد و به آنها ستاره میدهد؛ خبرنگارانی داریم که در برنامههای رادیو و تلویزیون یا نشستهای نقد و بررسی فیلمها به عنوان منتقد حضور مییابند و به نقد فیلم مینشییند. با این سوءظن یا سوءتفاهم که چون مثلاً درباره فلان فیلم یا فیلمساز اطلاعاتی دارند و اخباری تولید کردهاند یا مثلاً از پشت صحنه تولید یک اثر و چگونگی فرایند تولید یک فیلم مطلعاند پس میتوانند درباره آن فیلم از حیث سینمایی و زیباییشناسی اظهار نظر کنند. مشکل اصلی در همینجاست که فرق بین اظهار نظر و نقد را نمیدانند و گمان میکنند بیان کردن احساسی که به یک فیلم دارند، نقد محسوب میشود. واقعیتش این است که برخی خبرنگاران سینمایی پشت عناوین منتقد و نویسنده سینمایی به دنبال تشخص حرفهای و هویتطلبی شغلی هستند تا به گمان خود پرستیژ اجتماعی بیشتری داشته باشند. بخشی از این رویکرد شاید به این دلیل باشد که معمولاً نام خبرنگاران پای خبرشان نوشته نمیشود و خیلیها آنها را نمیشناسند اما نام منتقد و نویسنده سینمایی پای نقدها و یادداشتها میآید و غالباً منتقدان سینمایی شناختهشدهتر از خبرنگاران هستند و این مسأله موجب میشود آنها به دلیل تثبیت شهرت حرفهای خود در کسوت منتقد ظاهر شوند. این در حالی است که یک خبرنگار سینمایی اگر کارش را بلد باشد و درست انجام دهد میتواند تأثیرگذارتر از یک منتقد سینمایی باشد. منتقد فیلم بودن فینفسه فضیلت نیست. آنچه فضیلت است منتقد خوب بودن یا خبرنگار خوب بودن است. در بازخوانی این خلط شغلی میتوان به رویکرد و عملکرد انجمن منتقدان سینما هم اشاره کرد. بیش از نیمی از اعضای این انجمن، خبرنگاران سینمایی هستند نه منتقدان! خبرنگاری که کارت انجمن منتقدان سینمایی را در جیب دارد بهطبع خود را منتقد فرض میکند و از زبان منتقد درباره فیلمها حرف میزند. ظاهراً عنوان نویسنده سینمایی در انجمن به همان خبرنگار تعبیر شده است. در حالی که سینمایینویسان شامل کسانی هستند که نه درباره فیلمها از حیث ساختاری که درباره آنها از منظر برونمتنی یا درباره اتفاقاتی که در سینما رخ میدهد یادداشت یا گزارش تحلیلی مینویسند و این البته میتواند توسط یک خبرنگار هم که قلم تحلیلی دارد اتفاق بیفتد اما لزوماً نویسنده سینمایی همان خبرنگار نیست. از همه اینها مهمتر اینکه خبرنگاری سینما خود صاحب شأن و جایگاه رسانهای است و هویت اجتماعی قابل احترامی دارد و هیچ لزومی ندارد تا در کسوت منتقد برای خود تشخص حرفهای کسب کند. خیلی از منتقدان حتی بهترین آنها شاید نتواند از پس کارهایی بربیاید که یک خبرنگار انجام میدهد؛ مثلاً یک مصاحبه خوب بگیرد یا گزارش جذابی بنویسد یا خبر خوبی تنظیم کند لذا یک خبرنگار حرفهای بودن بهتر از منتقد صوری بودن است. با این حال این عدم تفکیک و تمایز بین منتقد و خبرنگار موجب شده است تا هم هویت حرفهای هر دو حرفه مخدوش شود و هم به بدبینی سینماگران به آنها دامن بزند؛ خبرنگاری که در مقام منتقد به اظهار نظر تخصصی درباره فیلم میپردازد ممکن است چیزهایی بگوید که خیلی پرت و بیربط باشد و آن گاه سینماگران نهفقط آن شخص که کل جامعه منتقدان را به بیسوادی متهم کنند.
اگر بپذیریم که همه مشاغل محترماند و هر کدام جایگاه و کارکردهای خاص خودشان را دارند و میتوانند در همان جایگاه تأثیرگذار باشند قطعاً از این فضای مخدوش و تولد منتقدان یکشبه یا خبرنگاران نیمبند رهایی مییابیم و سینما نیز از این تفکیک هویت شغلی، بهره خواهد برد. نه خبرنگاری، خبربیاری است و نه نقد فیلم، تعریف کردن فیلم است!
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: