گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در جامعه ما انگار بیش از آنکه به توسعه نیاز داشته باشد به توصیه نیاز دارد. توصیه به رعایت اخلاق و انصاف و پرهیز از قضاوت و شایعه پراکنی و حاشیهسازی. میتوان مدعی شد که تقریبا هفتهای نیست که شاهد یک جنجال یا حاشیهسازیهای خبری در فضای مجازی نباشیم. مرکز ثقل این جنجالها نیز غالبا نوعی افشاگری یا رمزگشایی عمومی درباره زندگی خصوصی افرادیست که به سلبریتی معروف شدهاند. مساله اینجاست که اکثر اخبار مربوط به سلبریتیها و جنجالهای پیرامون آن حول سلبریتیهای سینمایی به ویژه بازیگران صورت میگیرد و گزافه نیست که بگوییم در حال حاضر آسیبها و تهدیدهای شبکههای اجتماعی (در کنار فرصتهای جدیدی که ایجاد کرده) به یک مساله و دغدغه جدی برای سینما و سینماگران ما بدل شده و باید برای کاهش این آسیبها، چارهای اندیشید. متاسفانه برایند اتفاقاتی که پیرامون سینماگران در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی رخ میدهد نشان میدهد که این جنجالها به تدریج به دامن زدن و گسترش نوعی بدبینی و سوظن و کاهش اعتماد عمومی به سینما و سینماگران منجر خواهد شد که برخی از نشانههای آن را در واکنشهای کاربران شبکههای اجتماعی یا حرف و حدیثهایی که در افکار عمومی در این باره وجود دارد میتوان ردیابی کرد. متاسفانه در یک ماه گذشته دامنه این جنجالها گسترش یافته و بسیاری از اهالی سینما را نگران کرده است به طوری که آنها از عدم احساس امنیت اجتماعی در شبکههای اجتماعی حرف میزنند و به شرایط موجود نقد جدی دارند. طی هفتههای گذشته مرکز توجه اخبار سینمایی بیش از آنکه به رخدادهای واقعی در این حوزه مربوط باشد جنجال و جدالهایی بود که بر سر برخی صحبتها یا شایعات در شبکههای اجتماعی به وجود آمده بود.
بعد از جنجالهایی که در ارتباط با سفر رامبد جوان و نگار جواهریان به کانادا صورت گرفت، دو بازیگر دیگر با دو موقعیت متفاوت به چهرههای جنجالی بدل شدند. ابتدا امیر جعفری بازیگر که صحبتهایش درباره سبک زندگی مسئولان و آقازادهها با واکنشهای زیادی همراه شد به طوری که وزیر ارتباطات هم در پاسخ به گفتههای او، نقد کوتاهی را توئیت کرد تا انتشار اخبار ضدونقیضی درباره ازدواج دوم و پنهانی مهدی هاشمی که موجی از خبرهای تایید و تکذیب و تحلیل را به دنبال داشته است. مهرزاد دانش منتقد سینما از جمله افرادی بود که نسبت به این خبر واکنش نشان داد و در توئیت خود نوشت: « قبلا حرفهای نازل را درباره این که کی زن دوم کی است و فلانی کی از زنش جدا شده و بهمانی با آن یکی در فلان مغازه دیده شده، با عنوان حرفهای لبخزینهای یاد میکردند. حالا همگی لب خزینه بزرگی به نام شبکههای اجتماعی نشستهایم و صفا میکنیم. این توسعه بزرگ فرهنگی مبارکمان باشد.»
گلاب آدینه همسر مهدی هاشمی که همیشه سعی کرده چهرهای متفاوت از خود به نمایش بگذارد به شایعاتی که زندگیاش را نشانه رفتهاند خیلی خاص پاسخ داد. او در اینستاگرامش در پاسخ به کاربری که در اینباره پرسیده بود، نوشت: «توجهی نکنید، ببینید و بخندید!» دختر این زوج سینمایی هم این شایعات را تکذیب کرده است. فارغ از اینکه چه کنش و واکنشهایی در ارتباط با این اخبار رد و بدل میشود و بدون اینکه بخواهیم محتویی این اخبار و شایعات را تحلیل کنیم بر این نکته باید تاکید کرد که شبکههای اجتماعی امروزه به عنوان یک مساله و چالش جدید برای سینمای ایران باید مورد نقد و آسیب شناسی قرار بگیرد و حتی مهارتهایی مثل سواد رسانهای به همه سینماگران در حوزههای مختلف آموزش داده شود. این فقط مردم نیستند که باید در معرض توصیههای اخلاقی و رسانهای قرار بگیرد تا چگونه از شبکههای اجتماعی استفاده کنند. کافیست در یک پژوهش سینمایی و جریانشناسانه به بررسی حاشیهسازیها و اخبار جنجالی که در فضای مجازی پیرامون سینما و بازیگران رخ داده پرداخته شود تا متوجه شویم که حجم این اخبار زرد و گاه دردسرساز چقدر زیاد است.
از ماجرای ازدواج بهاره رهنما گرفته که به یک حاشیه سریالی و دنبالهدار بدل شد تا جنجالهایی که محسن افشانی و نامزدش ایجاد کردند و همچنان ادامه دارد و حالا کار به بازداشت او از سوی نیروی انتظامی کشیده تا حاشیههای سحر قریشی و برخی بازیگران تازه به سینما رسیدهای که عطش شهرتطلبیهای خود را در شبکههای اجتماعی ارضاء میکنند. البته بخشی از این جنجالها و اخبار زرد به رفتارشناسی برخی از بازیگران و سینماییها هم مربوط میشود که با حاشیهسازیهای زرد به این فضای پرسوتفاهم دامن میزنند و چه بسا چوب آن را همکاران دیگرش میخورند. واقعیت این است که بسیاری از سینماگران ما به ویژه بازیگران هم باید بیاموزند تا مواجهه درستی با اتفاقات فضای مجازی داشته و خودشان هم با برخی حرفها و نوشتهها موجب شکلگیری بحرانهای مجازی و اجتماعی نشوند، وگرنه سینمای ایران از آسیبهای این اتفاقات لطمه خواهد خورد و اعتبار هنری و عمومیاش مخدوش میشود. به نظر میرسد خانه سینما یا سازمان سینمایی و هر نهادی که متولی امر سینمایی است باید در یک هماندیشی به راه حلهای استراتژیکی در ارتباط با کنشهای سینماگران در شبکههای اجتماعی بپردازند یا برای کاهش آسیبها و تهدیدهای آن که خارج از اراده سینماگران رخ میدهد چارهاندیشی کنند. در هفتههای اخیر شاهد بودیم که چه مشکلاتی برای ستاره اسکندری و انتشار ویدئویی از او در خارج از کشور به وجود آمد که این بازیگر بیحاشیه سینمای ایران را درگیر حاشیههای مخرب کرد. شبکههای اجتماعی اگرچه میتواند به عنوان یک فرصت جدید برای تبیین و تبلیغ فعالیتهای سینمایی، رسانهای اثرگذار باشد در عین حال میتواند تهدیدآمیز و آسیب زننده هم باشد. در واقع مدیریت سینمایی در شبکههای اجتماعی به عنوان یک ضرورت جدید باید مورد توجه جدی قرار بگیرد. البته آسیبشناسی و دست یافتن به یک راه حل قابل اجرا در این باره به حضور متخصصان علوم ارتباطات و جامعهشناس و کارشناسان خبره رسانهای نیازمند است تا در همفکری و همکاری با سینماگران به راهحل اثربخشی در این زمینه دست یابند. اگر سینما به عنوان هنر در عالم نظر به مطالعات بینرشتهای نیازمند است حل مسائل و چالشهای عملی آن نیز مستلزم همکاریهای بین رشتهای است تا سینما بتواند برای حل مشکلات خود، چارهاندیشی کند. چه بسا نیاز است تا سازمان سینمایی واحدی را برای بررسی و حلوفصل مسائل سینمایی در شبکههای اجتماعی راه اندازی کند و با پژوهشهای کارشناسانه، آییننامهای در این مورد تدوین و تنظیم کند تا شرایط قانونی برای مدیریت سینمایی در شبکههای اجتماعی فراهم شود. اگرچه این شبکهها، رسانههای سیال و نظارت ناپذیر هستند اما میتواند دستکم از دو راه، یکی آموزش سواد رسانهای به سینماگران و دوم آییننامهای اجرایی برای مصونیت سینماگران از آسیبهای فعالیتهای مجازی، تا حدودی به الگویی قابل قبول در حوزه سینما در فضای مجازی دست یافت.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: