یک. جاذبه Gravity
آسمان بار امانت نتوانست کشید...
فناوری شگفتانگیز و هوشربای فیلم، تنها یک بعد از جذابیت آن است. کوآرون در معبر جلوههای ویژه و فیلمبرداری و صدای فوقالعادهی فیلمش، به مقصدی ارزشمندتر نائل آمده است که یادآور قصهی اعطای خلافت الهی خداوند به بشر است. اگر کوبریک کبیر در ادیسهی سترگش، انسان را از زمین حیوانی به آن سوی کهکشانها سوق داد تا نطفهی ابرمرد از درونش منعقد شود، اکنون کوآرون انسان را از خلأ آسمان به زمین استوار هدایت کرده است تا اسطورگی خداگونهاش را متولد سازد. او در فرزندان انسان (بنیآدم) فرجام موعودی بشر را ترسیم کرد و حالا در جاذبه، طلیعهاش را در گرفتن بار امانت جانشینی روایت کرده است.
دو. نبراسکا Nebraska
نشان از پدر...
یکی از دلچسبترین حکایتهای پدر و پسری در عرصهی سینما که با مدد گرفتن از لحن جادهای، ذرهذره در جایگاههای مختلف مسیر سفر، قطعات پیدا و پنهان پازل موقعیتی یک خانواده را بازیابی میکند و به هم متصل میسازد. پدر سرگشتهی داستان که به دنبال وعدهای موهوم در برنده شدن یک قرعهکشی سرکاری است، در واقع و چه بسا ناخواسته گمگشتهها و خلأهای زندگیاش را میخواهد جستوجو کند و پسر کوچکش، با درک تدریجی این روند، ضمن همراهی همدلانه با پیرمرد، به پارهای از مقاطع نامعلوم گذشته نیز وقوف مییابد. این مسیر بدون توسل به احساساتگراییهای متداول و پیامزدگیهای مستعمل، با هوشمندی به پایانی درخشان منتهی میشود.
سه. این آخرشه This Is the End
اخلاق و ابتذال
اثری سهل و ممتنع که با ظاهری خلمشنگی، روایتگر چالشهای مبتذل تعدادی هنرپیشهی معروف سینما در عرصهای ملتهب است. لحن هجوآمیز فیلم در تمسخر برخی از مؤلفهها و نمودهای سینمایی آخرالزمانی و فاجعه و ژانر وحشت، اگرچه فینفسه خندهآور است، اما بهتمامی بیانگر کل قابلیتهای این فیلم نیست. این آخرشه، بر خلاف ظاهر دیالوگها و موقعیتهایش، روندی اخلاقی دارد که با گفتمانی لقمانگونه، بحث خیر و شر و هنجار و ناهنجار را مطرح میسازد. فیلم بیآنکه خود در وادی ابتذال بیفتد، ابتذالهای روزمرهی زندگیمان را ولو در پشت شمایل موجه ستارگی و اعتبار هنری و رسانهای، به رخ میکشد و طنزی گزنده را تا پایان داستانش ادامه میدهد.
چهار. جاسمین غمگین Blue Jasmine
تلخی بیفرجام
شاید فقط وودی آلن ممکن بتواند از نمایشنامهی منتقدانهی تراموایی به نام هوس و مربوط به دوران ملتهب چندین دههی قبل آمریکا، روایتی چنین سرخوش و بهروز اقتباس کند و جنبههای بهشدت اجتماعی و طبقاتی و جنسیتی متن اصلی را با تعدیل به سمت فردیت آدم اصلی داستان، شکل و شمایلی معاصرتر ببخشد. در این فضای کنونی، ناامنی محیط پیرامون اتفاقاً گسترهای فراتر از اقتضاهای ایدئولوژیک پیدا کرده است و انگار به شکلی اگزیستانسیالیستی، در وجود آدمی نهادینه شده است. فیلم در عبور متوالی از زمان حال و یادآوری زمانهای گذشته، ناکامیها و آرزوهای فروخفته و حسرتهای مکرر و انتظارات موهوم را بازیابی میکند و در قالب ظاهری سرخوشانه، به عمق تلخی بیفرجام شخصیت اصلی داستان نقبی هنرمندانه میزند.
پنج. زندانیها Prisoners
گریز از دایرههای بسته
سرنوشت محتوم و بدفرجام آدمهای داستان این فیلم، فضایی بهشدت تلخ را پرورش میدهد که انگار هیچ راه گریزی از دوایر تودرتوی بستهاش وجود ندارد. این روند نشان میدهد که فیلم، عمقی تأملبارتر از ژانر ظاهریاش که یک تریلر جنایی است دارد و به بهانهی یک کودکربایی، فضای اخلاقی و ایمانی حاکم بر عقاید آدمهای قصه را به چالش میکشد و از این رو تماشای آن، برای دغدغهمندان مناسبات انسانی فرایندی لذتبخش خواهد بود. فیلم با اینکه رهیافتی مذهبی/ اخلاقی را دنبال میکند، اما نگاه ارتدوکسی به این زمینهها را به نقد میکشد و از زاویهی دید انسانی با همهی محدودیتها و تردیدها و یأسها بدان مینگرد.
شش. خون Blood
جنایت و مکافات
خانواده... جنایت... قانون... اخلاق.... وجدان... . این مفاهیم، سرفصلهای اساسی فیلم خون را تشکیل میدهد و با بازخوانی هنرمندانهای نسبت به آثار مکتوبی همچون جنایت و مکافات و آثاری سینمایی همچون بیخوابی، سعی شده است که مسئولیت اخلاقی معطوف به جلوگیری از بزهکاری، در بزنگاههای پیچیده و غیرقطببندیشدهای تبیین شود. جنایت هولناکی (تعدی و قتل دختری نوجوان) رخ میدهد و دو پلیس برادر در تعقیب پروندهی آن، خود مرتکب اشتباه هولناک دیگری میشوند که منجر به روندی پرپیچوخم در مناسبات کاری و خانوادگی و شخصیتیشان میشود. پایان این ماجرا به نوعی سرگشتگی منتهی میشود که انگار قرار است ماجرایی دیگر در پیچوخمی جدید از دلش بیرون بیاید.
هفت. Her
ماهیت وجود
فیلم جدید اسپایک جونز ظاهری شبیه به همهی فیلمهای فوتوریستیای دارد که در مواجههی بین انسان و ماشین، فرجام ماجرا را در فقدان کارکرد مفید ماشین و لزوم اتکای انسانها به یکدیگر تعریف کردهاند. اما به نظر میرسد اختصاص چنین ویژگیای برای فیلم Her به منزلهی کوچک شمردن این اثر باشد. جونز در این فیلم مروری دوباره دارد بر فلسفهی عشق و ماهیت وجود و ارتباط فلسفیای که بین این انگاره موجود است و از بطن آن، نکات پیچیدهتر و مهمتری مانند ارتباط بین زایش هنری و پالایش اخلاقی را جستوجو میکند. در عین حال توانایی پیشبرد درام با مکالمات بین یک مرد و صدای زنانهی منسوب به یک سیستم عامل رایانهای، از جمله دیگر امتیازات بارز این فیلم است.
هشت. مسابقات هانگر: گرفتن آتش The Hunger Games: Catching Fire
طغیان
فیلم، فیلم زمانهاش است. در فراگرد گسستهای طبقاتی و معیشتی جهان معاصر که نمودهایی همچون جنبش وال استریت یا بهار عربی را در پی داشته است، اثری همچون مسابقات هانگر تبلور دراماتیک و سینمایی هوشمندانهای از خشم تدریجی منتهی به طغیانی است که جویای عدالت و مساوات است. در قسمت قبلی معرفی زمینهها و آدمها و اقتضاهای اولیهی درام، متن اثر را تشکیل میداد و حالا در قسمت دوم، برداشت مناسب از کاشتههای داستانی پیشین به عمل آمده است. تنگتر شدن زمینهی مواجههی محرومان و حاکمان در یک فضای داستانی مهیج و پرشتاب، انتظار را برای تعقیب روند ماجراهای فیلم دوچندان کرده است و تعلیق برای تماشای قسمت سوم فیلم را افزون میکند.
نه. مرد یخی The Iceman
سویههای متناقض
داستانی متفاوت دربارهی یک قاتل زنجیرهای که در عین پایبندی شدید به اصول خانواده، افزون بر دویست مورد قتل خشونتآمیز انجام میدهد. مهارت کارگردان در نمایش این دو سویهی متناقض درونی و بیرونی، به خلق فیلمی منجر شده است که در آن اصول بنیادینی همچون اخلاق و مذهب در فراگرد جنایت و خشونت بازخوانی میشوند و رفتارهای متضاد و پیچیدهی یک جانی مورد تبیین قرار میگیرد. بدین ترتیب فیلم قبل از آنکه تریلری جنایی باشد، درامی روانشناسانه است که بر اساس ماجرایی واقعی، تحلیل دقیقی از شکلگیری و تداوم بزههای اجتماعی در طبقاتی از مردم محروم ارائه میدهد.
ده. کشتیربایی A Hijacking
خارج از محاسبه
این فیلم نروژی، ماجرای آشنای ربودن و به گروگان گرفتن تعدادی از کارکنان یک کشتی را بر خلاف روال معمول روایت میکند و بیشترین تمرکز و تعلیق خود را بیش از آنکه بر نحوهی کنش دراماتیک استوار کند، به نمایش واکنش داستانی اختصاص داده است. اساسیترین گرههای داستان زمانی شکل میگیرد که گروه مذاکرهکننده (با مدیریت رییس شرکت صاحب کشتی) در روند چانهزنی با گروه سارقان قرار میگیرد و فضایی ملتهب و پرتعلیق بابت چگونگی فرجام مذاکرات پدید میآید. نقطهی شوکآور فیلم، چند سکانس نهایی آن است که رویداددهایی پیشپاافتاده و خارج از کنترل، محاسبات معطوف به اراده و توانمندی مدیران هر دو گروه را به هم میزند و سرنوشتی غیرمنتظره را رقم میزند.
دو نکته:
1 - برخی از فیلمهای مهم سال را ندیدهام؛ مانند ماهیسیاه، ماه اوت: اوسیج کانتی، باشگاه مشتریان دالاس، داستانهایی که میگوییم، فرانسیس ها و چند عنوان دیگر.
2 - برخی از فیلمهای خوب مانند گرگ وال استریت و پیش از نیمهشب بنا به دلایلی مانند زیرنویس نامناسب نسخهی در دسترس و یا لزوم به تماشای مجدد در این فهرست نیامدهاند.