جیمز کامرون: «آلیتا» را باید پول بدهید و در سینما ببینید!
کارگردان پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما یعنی تایتانیک و آواتار واقعاً میخواهد همه فیلم جدیدش آلیتا: فرشته نبرد را در سینماها تماشا کنند. در واقع کامرون آن قدر روی این موضوع تأکید دارد که در پیشپرده/ تریلر جدید فیلم گفته است: «این تنها راه تماشای این فیلم علمیخیالی است.» هدف از عرضه این پیشپرده تازه هم این است که نشان دهد این فیلم علمیخیالی زیبا و بهروز، مستحق دیدهشدن بر بزرگترین پردههای نقرهای و با بهترین امکانات صوتی موجود است. البته کامرون در این فیلم فقط تهیهکننده و یکی از فیلمنامهنویسان است و وظایف کارگردانی بر عهده رابرت رودریگز بوده که با مشارکت در ساخت سین سیتی/ شهر گناه اوج شهرت را تجربه کرد. گفتنی است کامرون بیش از یک دهه در آرزوی ساخت این پروژه دلی بهسر برد؛ و البته به خاطر همین عشق عمیق به فیلم است که هر کاری میکند تا پیشبینی اغلب کارشناسان صنعت فیلمسازی درست از کار درنیاید؛ کسانی که میگویند این فیلم به احتمال قوی در گیشه شکست خواهد خورد. اولین دفعهای که جیمز کامرون دست به تبلیغ فیلم زد، ماه نوامبر بود که با استفاده از ویدیویی درباره دنبالههای آواتار پای پیشپرده آلیتا را به میان کشید! و حالا دوباره به منظور گریز از سرنوشت شومی که برای فیلم در گیشه پیشبینی شده است، از طرفداران درخواست کرده است که پول بدهند و فیلم را بر پرده نقرهای به تماشا بنشینند چون در غیر این صورت ممکن است در خانه به اندازه کافی از تماشای آن لذت نبرند. همه چیز گویای این است که آلیتا برای استقبال در گیشه به دردسر افتاده است چون سروصدا و کنجکاوی پیرامون فیلم دیده نمیشود و پیشپردههای عرضهشده ظاهراً طرفداران کامرون را هیجانزده نکردهاند. تردیدی نیست که با یک فیلم خوشساخت و مهیج طرفیم اما انگار این اکشن ماجراجویانه برای سینمادوستان به یک اولویت بدل نشده است. از سوی دیگر، با نگاهی به برنامه اکران ماه فوریه، چند موضوع دیگر هم بهسرعت برملا میشوند. اول اینکه درست یک هفته قبل از اکران فیلم کامرون، فیلم لگویی2 روی پرده میرود که تردیدی نیست به یک بلاکباستر بدل میشود؛ و همزمان با آلیتا که نمایش عمومیاش 14 فوریه (25 بهمن) است، فیلم ترسناک روز مرگت مبارک2 / Happy Death Day 2U به نمایش درمیآید که قسمت اولش در سال 2017 همه را غافلگیر کرد و در گیشه بیش از صد میلیون دلار فروخت. خلاصه اینکه بعید نیست در اولین جدول فروش آخرهفته آلیتا ببینیم که فیلم کامرون در جایگاه سوم قرار گرفته است که اصلاً اتفاق خوبی نیست. پس شاید جیمز کامرون باید دست به کار شود و چند ویدیوی مشابه دیگر هم تدارک ببیند!
دیوید فینچر و تیم میلر و سریالی برای نتفلیکس
نتفلیکس دوباره با دیوید فینچر همکاری میکند؛ و البته این بار این فیلمساز برجسته، رفیق و همقطارش تیم میلر را همراه دارد که قرارست دو نفری تهیهکنندگی اجرایی یک مجموعه انیمیشن جُنگی را انجام دهند که بر اساس اطلاعات اولیه به نظر میرسد میتواند یک پروژه تمامعیار باشد. این مجموعه که عشق، مرگ و رباتها نام دارد شامل هجده داستان کوتاه است که هر کدام توسط گروههای هنری متفاوتی تولید میشوند که در ژانرهای متفاوتی کار خواهند کرد؛ اما ویژگی مشترکشان این است که همگی در این عرصه، خلاق و پیشگام به شمار میآیند. میلر درباره این پروژه میگوید: «عشق، مرگ و رباتها پروژه رؤیایی من است؛ چون عشق من به انیمیشن را با داستانهای شگفتانگیز پیوند میدهد. فیلمهای نمایش نیمهشب، کتابهای مصور، مجلهها و کتابهای فانتزی و خیالی، دهههاست که الهامبخش من هستند... خیلی هیجانزدهام که چشمانداز هنری بالأخره آن قدر تغییر کرده است که چنین انیمیشنی با مضامین بزرگسالانه به بخشی از یک گفتوگوی فرهنگی بزرگتر بدل شود.» هنوز نام دیگری در خصوص همکاران این پروژه به میان نیامده است، اما شخصیتها و سبکهای انیمیشنسازی بسیار متفاوتی در این مجموعه به کار گرفته خواهند شد. در حالی که زوج فینچر و میلر ممکن است در نگاه اول برای برخی سینمادوستان عجیب به نظر برسد، باید گفت که آنها پیش از این در پروژههای مختلفی همکاری کردهاند و حتی انیمیشنسازی با هم را نیز تجربه کردهاند! علاوه بر این، اگر ددپولِ میلر را دوست دارید، باید بدانید که فینچر و جیمز کامرون از چهرههای شاخص صنعت فیلمسازی بودند که باعث تولید فیلم در کمپانی فاکس شدند.
«راتن تومیتوز»: «بلک پنتر» و «روما» بهترینهای سال هستند!
اسکار را فراموش کنید. گلدن گلوب هم که تکلیفش معلوم است. اما جوایز واقعی یعنی «گلدن تومیتوز» (گوجههای طلایی) پیش از این به دست صاحبانشان رسیدهاند. بله، درست حدس زدید؛ دوباره وقتش رسیده است که سایت جمعآوری آرای منتقدان «راتن تومیتوز» (سایت انتقادی که هرگز مناقشهبرانگیز نبوده است! واقعاً؟!) جوایز سالانهاش به آثار برگزیده سینما و تلویزیون را اهدا کند؛ آثاری که بهترین نقدهای سال بر آنها نوشته شده است. البته بر خلاف دیگر جوایز سال، «راتن تومیتوز» همه فیلمها و برنامههای تلویزیونی را یک جور مورد قضاوت قرار نمیدهد. این سایت، فیلمها را به دو گروه اکرانهای گسترده و محدود (و حتی دستهبندیهای خاصتر) تقسیم میکند و آثار تلویزیونی را هم در قالب دو گروه مجموعههای جدید و ادامهیافته (که فصلهای دوم به بعدشان را تجربه میکنند) مورد بررسی قرار میدهد. اما در صدر فیلمهای اکران گسترده در صنعت سینما، فیلم ابرقهرمانی بلک پنتر دیده میشود که 97 درصد نقدهایش مثبت بوده و از 443 نقدی که بر آن نوشته شدهاند فقط 14 نمونه منفیاند. در اکران محدود هم طبق انتظار رومای آلفونسو کوارون با 96 درصد نقد مثبت (بر اساس 312 نقد) با اختلاف بسیار کمی جلوتر از ردی به جا نگذار و امتیاز 100 درصدیاش (با 207 نقد) قرار گرفته است! (خب، میدانیم که آمار و ارقام جور درنمیآید اما جایزه «گوجه طلایی» یا ببخشید همان «گلدن تومیتو» که این حرفها را ندارد، و با اینکه به نظر میرسد در حق فیلم مستقل فوقالعاده دبرا گرنیک اجحاف شده است، ما که نمیتوانیم رسیدن جایزه به روما را زیر سؤال ببریم). اما در جوایز بخش تلویزیون، در انتخابی بحثانگیز جایزه «گلدن تومیتو»ی بهترین مجموعه تلویزیونی جدید به بازگشت به خانه رسید که جولیا رابرتز در آن بازی میکند و فصل اول سریال برنده جایزه امی بِری محصول «اچبیاو» را پشت سر گذاشت؛ و البته بدون ذرهای تعجب و شگفتی، جایزه بهترین سریال ادامهیافته به آتلانتا رسید.
تلاش شریدر و اسکورسیزی برای خلق دنیای تبهکاران توکیو
قبل از هر چیز باید گفت که جای تأسف دارد که پل شریدر، فیلمنامهنویس افسانهای آثاری چون راننده تاکسی، گاو خشمگین و آخرین وسوسه مسیح برای نویسندگی فیلم جدیدش در مقام کارگردان یعنی اولین مهذب در جوایز اتحادیه نویسندگان آمریکا/ WGA نامزد جایزه فیلمنامه نشده است؛ گاف بزرگی که یک جنایت به حساب میآید و امیدواریم آکادمی آن را تکرار نکند (در عوض کتاب سبز نامزد شده است). همان طور که در بالا اشاره شد، کارنامه شریدر به عنوان نویسنده، حسابی با مارتین اسکورسیزی گره خورده است. اما این دو، سالهاست که با هم کار نکردهاند و آخرین بار در سال 2016 بود که شریدر در جریان گفتوگویی با «کالچر تریپ» درباره فیلمش قانون جنگل/ Dog Eat Dog وقتی درباره همکاری دوبارهشان سؤال شد، گفت: «ما چهار بار همکاری کردیم که آخرین دفعه در احیای مردگان (1999) بود. همان زمان میتوانستم بگویم که این آخرین همکاری ماست چون من بیش از حد مثل کارگردانها رفتار کردم. در هر فیلم فقط یک کارگردان میتواند حضور داشته باشد... بعد از آن بود که با خودم گفتم: فکر میکنم چهار همکاری کافی است.» اما همان طور که پیش از این هم شنیده بودیم، شریدر و اسکورسیزی دوباره هوای همکاری به سرشان زده است و این بار میخواهند در مجموعهای برای «اچبیاو» مشغول شوند. اولین بار در فصل تابستان بود که شریدر در گفتوگویی با «پالیگان» گفت: «من و اسکورسیزی ده سال پیش سعی کردیم تجربه مشترکی در تلویزیون داشته باشیم. میخواستیم سریالی درباره جرم و جنایت در توکیوی بعد از جنگ بسازیم با عنوان دنیای تبهکاران توکیو. من فیلمنامه را نوشتم و مارتی هم علاقهمند بود؛ اما «اچبیاو» امپراتوری بُردواک را ترجیح داد و بر خلاف تصورمان این پروژه بایگانی شد.» در این خصوص باید گفت که علاقهمندی شریدر به فرهنگ ژاپن فقط در گردشگری فرهنگی خلاصه نمیشود و او دهههاست که به این کشور علاقه پیدا کرده است. اولین فیلمنامه ساختهشده او در سال 1974 یاکوزا نام دارد که یک نئونوآر گنگستری است که ماجراهایش در دنیای تبهکاران توکیو روی میدهد. او در سال 1985 هم خودش فیلمی با نام میشیما: یک زندگی در چهار فصل را کارگردانی کرد. هر دو این پروژهها بسیار تحسین شدهاند و امروز آثاری کلاسیک به شمار میروند. به هر حال باید منتظر ماند و دید که این بار سرنوشت پنجمین همکاری این دو سینماگر بزرگ به کجا ختم میشود.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[پلیلیست، ایندیوایر، ورایتی]