دموکراسی علیه دموکراسی
اگر این روزها خبرهای سیاسی و منش سیاستپیشهگان آمریکا را دنبال کنید متوجه میشوید شنیدن و دیدن اخبار بهاندازه فیلمهای ترسناک، هولناک و دلهرهآور است؛ تفرقه بین مردم و فساد روبهگسترش بدون چشماندازی امیدبخش. کارگردان برزیلی پِترا کاستا در جدیدترین مستند خود به نام لبهی دموکراسی، بر آشفتگی سیاسی برزیل تمرکز کرده است و خبر از وقوع همین آشفتگی در دیگر کشورها میدهد. آنطور که از آنونس تازهی لبهی دموکراسی پیداست، کارگردان اتفاقهای بعد از برپا شدن دموکراسی در دهه 1980 در برزیل و بهدنبال آن فساد، جنایت و قطبی شدن جامعه را نشان میدهد. اولین اکران لبهی دموکراسی در جشنواره فیلم ساندنس بود و این جدیدترین مستند سیاسی است که در نتفلیکس نمایش داده میشود. بهنظر میرسد در این مستند نیز مانند ویران کردن پارلمان که اخیراً از نتفلیکس پخش شد، امیدی به آینده وجود ندارد و کارگردان سعی کرده است به سیاستمدارها و جامعه هشدار و اخطار بدهد. کاستا از 15 سالگی کارش را با بازیگری شروع و در 26 سالگی فیلم کوتاهی را کارگردانی و تهیه کرد؛ کاستا برای مستند تحسینشدهاش، النا (۲۰۱۲) که اولینبار در جشنواره فیلم مستند آمستردام بهنمایش درآمد، شناخته شده است. او در ساخت مستندهایش از جیلو پونته کوروو، انیس وردا و کریس مارکر الهام میگیرد. در لبهی... زندگی خصوصی و سیاسی سیاسیون برزیل درهم آمیخته شده تا این برهه از زمان بهخوبی بهتصویر درآید. کارگردان به اطلاعات گذشته و حالِ سیاستمدارانی مانند دیلما روسف و لولا داسیلوا (رییسجمهورهای پیشین برزیل) دست پیدا کرده که در تاریخ بیسابقه بوده است؛ او با همین اطلاعات فراز و فرود آنها و درنتیجه چند قطبی شدن جامعه برزیل و فساد را نشان میدهد.
جی. جی. آبرامز، محبوب همه شرکتهای بزرگ فیلمسازی
درحالی که هنوز هیچ تصمیم قطعی گرفته نشده، شایع شده جی. جی. آبرامز قصد دارد دوباره بین شرکت فیلمسازیاش، بد روبات، و یکی از شرکتهای فیلمسازی نامدار آمریکا قرار دادی میلیونی امضا کند؛ گفته شده این قرار داد حدود 500 میلیون دلار ارزش خواهد داشت. منبعهایی به نشریه ورایتی گفتهاند که وارنرمدیا در کسب این موقعیت پیشتاز است، اما با این همه اَپل هم اعلام کرده است که رقیبها را با تمام قوا کنار خواهد زد تا این قرار داد تاریخی با این وسعت را به چنگ آورد. ورایتی نوامبر گذشته گزارش کرد که تعداد زیادی از افراد کلیدی صنعت فیلمسازی سعی میکردند آبرامز را برای این قرارداد خام خود کنند که بر فیلم، تلویزیون، دنیای دیجیتال، موسیقی و موقعیت ساخت پارک موضوعی تاثیر گذار خواهد بود. درکنار وارنرمدیا و اپل شرکتهای دیزنی، یونیورسال و نتفلیکس در صف انتظار قرار داشتند تا آبرامز را توجیه کنند که چرا استودیوی آنها برای او بهتر از دیگر استودیوها است. هرکدام از شرکتها از بالاترین مقام خود استفاده کرد تا دل آبرامز را بهدست آورد؛ مثلا، باب ایگر، مدیر عامل دیزنی، با او صحبت کرد و همکاری و موفقیتشان را در دو قسمت از سری فیلمهای جنگ ستارگان به او یادآوری کرد. از سوی دیگر،جان استنکی، رئیس شرکت وارنرمدیا، انتخاب شده تا این پیمان را به سرانجامی برساند؛ او به تواناییهایش در عرضه خدمات به بد روبات و پیمانی که پیشتر بین این دو شرکت امضا شده دلخوش کرده است. در هفتههای اخیر دیزنی و کامکَست احساس کردهاند که باوجود پیشنهاد هر دو کمپانی به آبرامز برای ساخت پارک موضوعی بیهمتا در آمریکا، او قصد ندارد با آنها همکاری کند. در همین حال، اپل به آبرامز پیشنهاد سودآور سرویس استریمینگ را داده است و البته این معامله برای اپل هم مفید خواهد بود؛ اگر این معامله صورت بگیرد از نظر دیجیتالی اپل برجستهتر از دیزنی خواهد بود. تلاش شرکتها برای جلب نظر آبرامز آنقدر شدید بوده که دربارهشان لطیفههایی در هالیوود ساخته شده است. تا حدودی میدانیم علاقه آبرامز به کدام سمت است اما انتظار میرود تا اواسط تابستان امسال تصمیم نهایی اعلام شود؛ سال 2006 قراردادی بین بخش تلویزیونی برادران وارنر و آبرامز امضا شد که تا پایان 20۱9 ادامه دارد و پارامونت نیز پیمانی با او دارد که در مارس 2020 بهپایان میرسد.
سم راکوِل: من نژادپرست نیستم!
بهترین بازی یک هنرپیشه زمانی است که تماشاگر حضور شخصیت فیلم را کاملا درک کند و با او همذاتپنداری کند. سم راکوِل یکی از آن بازیگرانی است که تمام توانایی خود را بهکار میگیرد تا شخصیت داستان ملموس باشد و به خوبی به نمایش درآید. همین تعهد او به حرفهاش باعث شده او جایزههای مختلف بازیگری از جمله اسکار را برای فیلم سه بیلبرد بیرون ابینگ میزوری بگیرد و متاسفانه بازی زیبای او باعث شد افراد بسیاری به غلط او را یکی از بازیگران نژادپرست بنامند. او با هالیوود ریپورتر درباره اینکه آیا آماده است خود را از این برچسبزنیها برهاند یا نه، گفتوگو کرد. در این مصاحبه از او پرسیده شده است که آیا تا بهحال به او پیشنهادی شده که او به خود بگوید: «دیگر بس است!» راکوِل پاسخ داد: «بله و بارها میشد در نقش شخصیتهای نژادپرست بازی نکنم و برای مدتی طولانی از آنها فاصله بگیرم. بارها نقش آدمی دهاتی و نادان را بازی کردم. خیلی جالب است چون من یک بچه شهری هستم و کارگردانها همیشه سعی میکنند من را به شکل روستاییها درآورند و افسار اسب به دستم بدهند! این مدل شخصیت اصلا در ذاتم نیست.» در سه بیلبرد... او نقش یک پلیس نژادپرست گستاخ را بازی کرد و بهدنبال آن، در بهترین دشمنان رهبری گروهی از نژادپرستهای کو کلاکس کلان را برعهده گرفت و درنتیجه در بالاترین جایگاه یک نژادپرست ظاهر شد؛ اکران بهترین دشمنان از 16 فروردین امسال آغاز شد. در جدیدترین فیلم تایکا وایتیتی به نام جوجو ربیت، راکول نقش یک سرباز نازی در جنگ جهانی دوم را بازی میکند؛ طبق برنامهریزی انجام شده، جوجو ربیت 26 مهر در آمریکا اکران میشود. بدون درنظر گرفتن نقشآفرینی او در جوجو ربیت، بهنظر میرسد در آینده شخصیتهای نژادپرست کمتر دامنگیر او شوند چون راکول دو فیلمنامه در دست دارد که از چنین نقشهایی خالیست.
دردسرهای بیپایان «جیمز باند»
ساخت بیستوپنجمین قسمت از سری فیلمهای جیمز باند بهدنبال حادثهای بزرگ در استودیو پینوود در انگلستان دوباره برای مدتی متوقف شد. براساس توئیتر رسمی مجموعه فیلمهای جیمز باند، انفجاری برنامهریزی شده از کنترل خارج شد و به نمای بیرونی صحنهای از فیلم خسارت وارد کرد. درحالی که ادعا میشد هیچیک از افراد حاضر در صحنه آسیب ندیدهاند، گزاش شد که یکی از اعضای گروه که در بیرون از صحنه ایستاده بود صدمه دیده است. روزنامه سان اعلام کرده است که گروه پشت صحنه درحال امتحان مدلهای انفجاری بودهاند که این حادثه روی داد. منبعی به این روزنامه گفت: «سه انفجار بزرگ اتفاق افتاد و قسمتهایی از پوشش و دیوارهی صحنه فیلم باند با انفجار از بین رفت. سه صدای بلند، یکی پس از دیگری شنیده شد و یکی از افراد گروه در خارج از ساختمان روی زمین افتاد». چند هفته قبل از این رویداد، گزارش شده بود که بازیگر نقش اول باند، دنیل کریگ، هنگام فیلمبرداری در جامائیکا رباط مچ پایش آسیب دیده و از آنجایی که کریگ باید پایش را عمل میکرد تهیه فیلم دو هفته به تاخیر افتاد. این قسمت بینام از مجموعه فیلمهای باند بارها با مشکلهای متفاوتی روبهرو شده است. برای نمونه، تغییر کارگردان باعث شد تا تاریخ اکران از اکتبر امسال به ماه آوریل سال 2020 موکول شود؛ کری جوجی فوکوناگا بهجای دنی بویل کارگردانی این قسمت را برعهده دارد. تصمیم گرفته شد تا رامی مالک نقش یک شرور را بازی کند و بن ویشاو دوباره در نقش کیو ظاهر شود. لیا سیدو با نقش مادلین سوآن از فیلم اسپکتر/ شبح، آخرین قسمت از مجموعه فیلم جیمز باند، نائومی هریس نیز با نقش خانم مانیپنی و رالف فاینس با نقش ام به باند باز میگردند؛ و فیلمبرداری در لندن، ایتالیا و نروژ انجام میشود. در آغاز فیلم باند درحالی بهتصویر کشیده میشود که در جامائیکا زندگی آرامی را در پیش گرفته اما این آرامش کوتاه مدت است و با تماس تلفنی دوست قدیمیاش، فلیکس لیتر از سازمان سیا، از بین میرود. باند باید دانشمند ربوده شدهای را نجات دهد و هنگام عملیات متوجه میشود ماموریت پیچیدهتر از آنیست که تصورش را میکرد؛ باند در تعقیبوگریز یک شرور مرموز میافتد که به تکنولوژی خطرناک جدیدی مجهز شده است.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: